در صحن – شوراها – سارا میکاییلی: حدود دو ماه می‌گذرد از آخرین روز دی ماه همین امسال که ساختمان قدیمی و مشهور پلاسکو در پی آتش‌سوزی فرو ریخت و علاوه بر زخمی شدن تعداد قابل توجهی از مردم، ۲۱ تن جان سپردند که بیشتر آنان آتش‌نشان بودند و بین ۲۰ تا ۳۰ تن نیز مفقود شدند. در پی آن حادثه کمپین‌هایی در شبکه‌های مجازی شکل گرفت و کاربران در گروه‌های مختلف تلگرامی یا در اینستاگرام و توییتر و فیس‌بوک می‌گفتند امسال به یاد آتش‌نشانان قهرمان جان‌باخته در حادثه ساختمان پلاسکو چهارشنبه‌سوری بدون مواد محترقه برگزار خواهند کرد. یک ماه بعد از آن بود که خانه‌ای در سقز منفجر شد و چند تن در آن جان باختند. علت حادثه ساختن مواد آتش‌زا به صورت غیرقانونی برای چهارشنبه‌سوری بود. پس از آن در حادثه‌ای در اردبیل انفجار مواد محترقه جان هفت شهروند را گرفت و خانه‌هایی ویران شدند و علاوه بر ۵ مجروح دو نفر نیز ناپدید شدند.

چرا آیین چهارشنبه سوری، هرساله با حادثه همراه است؟ چهارشنبه‌سوری یکی از آیین‌هایی همه اقوام ایرانیان است. هر قومی در این مناسبت که برپایی آتش نقطه مشترک آن است، رسوم خاص خود را دارد. اما چه شد که این رسوم پرمعنا و شیرین در چهارشنبه‌سوری‌ها جایش را به آتش‌بازی با مواد آتش‌زای خطرناک داد؟

آتش مرگ‌بار در آستانه‌ی نوروز

شب جمعه، بیستم اسفند ماه ساکنان نیمه خواب و بیدار کوچه تن‌پرور خیابان اروج آباد در محله‌ی آرازعلی اردبیل با صدای مهیب انفجار به خیابان هجوم بردند. آتش و دود محله را برداشته بود، یک ساختمان به کلی فرو ریخت و ساختمان‌های اطراف نیز آسیب دیدند و ماشین‌های پارک شده در خیابان تخریب شدند. این‌ها همه هیچ بود در مقابل کشته شدن هفت شهروند که چهار تن از آنان نوجوان و سه تن دیگر نیز حدودا چهل ساله بودند. در پی حضور نیروهای امدادی، آتش‌نشان‌ها، اورژانس و پلیس، مشخص شد که افرادی در آن خانه در حال درست کردن مواد آتش‌زا برای چهارشنبه‌سوری بودند. آنها داشتند با استفاده از زرنیخ مواد محترقه درست می‌کردند، اما به جای آن خانه‌ی خود و همسایگان را نابود کردند.

حاج اصغر، یکی از ساکنان خیابان اروج آباد با تشریح حادثه می‌گوید: عیدمان عزا شد. همسایه‌هایمان کشته یا خانه خراب شدند و دیگر دل و دماغی برای عید نداریم. یادش به خیر سال‌ها از این خبرها نبود و مردم خوش و خرم دم عید خانه‌تکانی می‌کردند و نونوار می‌شدند و برای عروس‌ها «پای» (هدیه عیدانه) می‌بردند و شاد بودیم. صبح چهارشنبه‌سوری جوان‌ها از روی آب می‌پریدند و شادی می‌کردند. حاج اصغر که رد پای گذر عمر بر چین پیشانی‌اش نمایان است، توصیف می‌کند: در مناطق ترک‌نشین ایران از جمله اردبیل رسوم متعددی برای چهارشنبه‌سوری هست مثل «گورشاق آتماخ» که دخترها و پسرها در آن به طور ناشناس فال می‌گیرند که شانس خود در سال آینده را تخمین بزنند، «بایرام پایی» که هدیه بردن برای دخترهای نوعروس در خانواده، و «سو اوستی» که گردهمایی دوستان و پریدن از روی آب رودخانه‌ها برای تحکیم دوستی است. ما در اردبیل از این کارها نداشتیم. الان از یک ماه مانده به عید هر جای شهر صدای انفجار می‌آید و اعصاب مردم خرد می‌شود و هر سال هم چند نفر قربانی کارهای خطرناک جوانان می‌شوند و جای شادی و شیرینی عید، تلخی به جا می‌ماند.

احسان موذن، از فعالان مدنی اردبیل می‌گوید: جوانان شهر ما شادی ندارند. اگر کسی شانس پیدا کردن کار داشته باشد، بخشی از روزهایش پر می‌شود و انگیزه زندگی دارد، اما اغلب جوانان و نوجوانان ما وقت خود را به بطالت می‌گذرانند و در مناسبت‌هایی دنبال فرصت می‌گردند تا هیجان درونشان را خالی کنند. در این میان یک سری از مردم نیز که دنبال مشاغل فصلی هستند از موقعیت‌ها استفاده می‌کنند و برای تامین مخارج زندگی‌شان خطر می‌کنند. مثلا برای چهارشنبه‌سوری مواد آتش‌زا درست می‌کنند و می‌فروشند. گاهی هم حوادثی این چنین به وجود می‌آید و زندگی را به مرگ تبدیل می‌کند.

او با انتقاد از مسئولان شهری تاکید می‌کند: به جای برگزاری جشن‌های مردمی در محله‌های گوناگون که می‌تواند راهی برای ایجاد شور و نشاط و تعامل بین مردم و مسئولان باشد با اندک شادی مردم نیز اقدامات مقابله‌ای صورت می‌گیرد و جشن‌ها و شادی‌ها شکل پنهانی به خود می‌گیرد. همین باعث می‌شود میزان خطر هم افزایش یابد. در آستانه‌ی نوروز به جای این که شهرداری جشن بومی برگزار کند، شهر شکل آماده‌باش به خود می‌گیرد. مثلا پلیس امسال هم مثل هر سال در حال آماده‌باش است تا در چهارشنبه‌سوری با مردم مقابله کند. شادی‌های گروهی از جوانان نیز در پی برخوردهای حذفی شکل جنگ به خود می‌گیرد و حادثه آفرین می‌شود.

او با بیان این که معنی حرفش تایید خشونت و خطر نیست، توضیح می‌دهد: ایجاد همدلی و نشاط در شهر وظیفه‌ مسئولان شهری است، اما چنین خواسته‌هایی به نظر می‌رسد که جزو برنامه‌های آنها نیست. اکنون تقریبا همه‌ فعالان شهری مشغول امر انتخابات هستند، اما مگر غیر از این است که آنها می‌خواهند به شورای شهر بیایند تا وضعیت شهر بهتر شود؟ پس منطقی است که با مسائل مردم و شهر درگیر شوند و بدانند اگر می‌خواهند از مردم رای بگیرند، شورای شهری برای مردم رسمیت و مشروعیت دارد که دغدغه‌ها و خواسته‌های مردم را بشناسد و به آن اهمیت بدهند و برای شادی عمومی، مناسبت‌ها و اوقات فراغت مردم برنامه‌ریزی کنند.

شهرداری با دعوت از مردم جشن ملی برگزار کند

سوده غفاری یکی از کسبه محلی آرازعلی که تجربه سفر به کشورهای هم‌جوار را داشته، می‌گوید: در کشورهای همسایه مثل ترکیه و جمهوری آذربایجان، جشن‌های ملی یا محلی در میدان‌های اصلی شهرها به صورت عمومی برگزار می‌شود. من بهار سال گذشته در یکی از شهرهای جنوبی ترکیه بودم. جشنی برای شکوفه‌های بهار نارنج داشتند. همه مردم هم در خیابان‌ها بودند و شادی می‌کردند. شهرداری یک فضایی برای موسیقی و آواز درست کرده بود و مردم هم در رفت و آمد و شادی بودند. گروه‌هایی هم برنامه هنری اجرا می‌کردند. فضایی هم برای بازی و شادی بچه‌ها درست شده بود و کسی هم کار خطرناکی نمی‌کرد. برنامه جشن سال نو هم به صورت عمومی در میدان شهر برگزار می‌شود و خیلی هم زیبا و امن است. این‌ها را مسئولان شهری با همکاری هم برگزار می‌کنند.

او که برای آوردن لباس‌ها و محصولات خارجی به این کشورها سفر می‌کند، ادامه می‌دهد: جشن‌ها و رسوم تاریخی ما حتما برنامه‌ریزی داشته و محصور در خانه‌ها نبوده است، اما اکنون بی‌برنامه است و اگر هم گروهی از همسایه‌ها به خیابان بیایند و بخواهند کمی شادی کنند با آن برخورد می‌شود. برای همین است که جوان‌ها هم دنبال وسائل آتش‌زای خطرناک می‌روند و وقتی پنهانی این کار را می‌کنند شکل خطرناک به خود می‌گیرد. اگر مردم بتوانند در محله‌های خود یا در میدان‌های بزرگ شهر شادی کنند و پلیس و شهرداری هم از آنها مراقبت و حمایت کند، کمتر کسی به سمت کارهای خطرناک می‌رود.

جشن سال نو شهرداری در «نو اوستی» خلاصه شده

شهرداری اردبیل اعلام کرده به جای جشن چهارشنبه‌سوری در آخرین چهارشنبه امسال مراسم «نو اوستی» را برگزار می‌کند و هدف آن را زنده نگه داشتن سنت‌های این روز و آشنایی نسل جدید با آن اعلام کرده است. نو اوستی به نوعی مراسم نمادین خانه‌تکانی است. جارو کردن آب استعاره از جارو کردن مشکلات زندگی و سپردن آن به آب و همچنین دوختن آب استعاره از رفع مشکلات و … .

این آیین‌ها هرچند زیبا و قابل احترام است اما آیا به تنهایی برای جوانان و نوجوانان جذابیت دارد؟ تا وقتی برنامه‌ریزی مناسب با آیین‌های ملی و محلی و مناسب با روحیات و خواسته‌های جوانان و نوجوانان نداشته باشیم، نمی‌توان امیدوار بود آنها تنها با نهی کردن و ممنوعیت از خطر و خطرآفرینی دور بمانند.