در صحن-شوراها- نیلوفر عثمانی: صبح برای خرید نان از خانە خارج شدم. در مسیر نانوایی از محلی رد می شدم کە پارک کودک نام دارد و عملا هم شبیه پارک نیست. با خود فکر می کردم از کی تا حالا یک زمین  بی درخت و سبزە با چند اسباب بازی و سرگرمی کودکان، پارک نام گرفتە است، کە ناگهان صدای فریاد و گریە کودکی را شنیدم. کودک سە سالە روی زمین سیمانی زیر سرسرە افتادە و با دست و پای خراش خوردە گریە می کرد. مادر بە سوی کودک دوید و با ناراحتی و غرولند کودک را در آغوش گرفت. در حالیکە پارک را ترک می کرد با صدای بلندی گفت: «خاک بر سرتان با پارک کودکتان. آخر زمین سفت سیمانی و اسباب بازی بچە با هم همخوانی دارد؟»  من را کە دید با اشارە بە پل و خانە عروسکی با ارتفاع یک و نیم متری گفت: «حالا اگر بچە از آنجا می افتاد چە؟ گردنش کە می شکست.» ناخودآگاه جواب دادم مطمئنا طراح این پارک یک خانم نبودە، چونکە اگر یک خانم بود حتما ایمنی بچەها بە ذهنش می رسید و بجای سیمان کاری، چمن کاری می کرد یا ماسە می ریخت. مادر عصبانی جواب داد: «مهندسش خانم نبودە، شورای شهرمان کە خانمە. کلی پز ایجاد امکانات رفاهی برای کودکان دادند. نمی آیند کە  ببینند این است امکاناتشان؟ شهردار چی؟ بچە خودش را اینجا خواهد آورد کە بازی کند؟»

آیا بانە می تواند یک شهردار زن داشتە باشد؟

با سخنان مادرعصبانی از زخمی شدن فرزندش روی زمین پارک، بە فکر فرو رفتم. راستی اگر شهردار زن بود متوجە این نکتە سادە ظریف نمی شد کە زمین سفت سیمانی برای بازی کودکان امن نیست؟ چند بار با مادرم از آرزوی داشتن یک شهردار زن در بانە صحبت کردە بودم. هر بار گفتە بود: «دوباره ديوانه شده ای؟  داري چه مي گويي؟ مگر امكان دارد در اين شهر سنتي بانه زن شهردار شود؟ مگر مردم  او را قبول مي كنند؟ چرت و پرت نگو!»

جالب اینجاست کە مادرم بی سواد نیست، دیپلم دارد، اما از نظر او ایدە انتخاب شهردار زن «چرت و پرت» است!

بە نانوایی رسیدم. همسایەمان شادي خانم را ديدم. بعد از احوال پرسي و تعریف جریان بچە زخمی و گریان، پرسیدم نظرت در مورد اينكه بانه يك شهردار زن داشته باشد چيست؟ با پوزخندي آرام گفت: « نمي گذارند. سيستم مرد سالار به زن بها نمي دهد.»  

گفتم اما در سیستان و بلوچستان فرماندار زن گذاشتەاند و ظاهرا موفق هم هست. آنجا هم کە مردسالاری حاکم است. کمی فکر کرد و گفت: «خوب! البته زن توانمندي هايي دارد، چون جامعه هايی هستند كه زنان آن را رهبري مي كنند، پس لابد مي توانند. در صورتي كه زن مديريت قوي داشته باشد می تواند سختی ها را پشت سر بگذارد. خدا را چە دیدی شاید هم اگر یک شهردار زن قوی داشتە باشیم چه بسا بهتر از يك مرد بتواند شهر را ادارە کند. به نظرم فكر بدی نیست.»

گفتم حالا اگر یک زن شهردار بانە شد حمایتش می کنی؟ خندید و گفت: «آخر ما زن قوی نداریم کە!»

نظر مردان بانەای دربارە شهردار زن چیست؟

در راه برگشت از نانوایی  دایي ام را ديدم. دایی جلال هفتاد سالە، فردی تحصیل کردە و بازنشستە آموزش و پرورش است. نظر او را در بارە شهردار زن جویا شدم. گفت: «جنسيت به نظرم مهم نيست، تفكر و مهارت مهم است. در مسئله مديريت شهری باید ارتباط جمعي قوي باشد، تحصيلات شهرسازي و مرمت داشت. مسلما از لحاظ فرهنگی محدوديتهاي زیادی برای شهردار زن ایجاد خواهد شد کە بردايره فعاليتش اثر مي گذارد. بايد چه دلش بخواهد چه نخواهد اين موضوع را بفهمد کە با استقبال مردم روبه رو نخواهد شد. متاسفانە زن هنوز در بانه خود را نشان نداده است وگرنه شاید به اين سمت منصوبش مي كردند. البته بايد بگويم  منطقه هم براي پذيرش مهم است كه متاسفانه منطقه ما هنوز فرهنگ پذيرش حضور زن را ندارد.»

درست در همین لحظە از مقابل پارک سیمانی رد شدیم. دایی گفت: «مثلا همین پارك كودك را اگر در نظر بگيري، ايمني مناسبي ندارد عزيزم . كسي كه مجري اين طرح بوده فكر دقيق و ريزبيني نداشته، ديوارهاي آن سيمانی است كه واقعاٌ براي بچه ها جذابيتي ندارد، ببین حتی یک نقاشی هم روی دیوارهای زمخت و بی روح نیست. خوب اگر يك خانم آن را اجرا مي كرد بخاطر دقت بيشتري کە خانم ها  دارند و بهتر مي توانند اين قضيه ها را از لحاظ روانشناسي درك كنند، مسلما بە این فکر می کرد و پارک هم  كيفيت بالاتري داشت .»

در ادارە با همکارم اسماعيل کە کارشناس جامعە شناسی است، در بارە شهردار زن صحبت کردم. او معتقد بود با وجود اینکە یک زن توانمند از يك مرد ناتوان برای شهرداری بسیار بهتر است، اما جنسيت  شهردار اهميت دارد، چون افراد در ایران و مخصوصا در کردستان بر اساس روابط  به موقعيت های  شغلی می رسند. زنان از حلقە چنین روابطی به دور هستند. اسماعیل افزود: «متاسفانه در فرهنگ جامعه ما مديريت حتي در خانواده به عهدە مرد است، چه برسد بە مدیریت شهری. در چنین فرهنگی اگر زنی بخواهد شهردار شود، بايد پشتوانه قوی داشته باشد کە چنین زنی را در بانە نداریم.»

مام رحیم رفتگرخستە شهرداری با شنیدن سوالم در بارەی شهردار زن فریاد زد:

“چي شهردار زن؟  نه، زن به درد شهردار نمي خورد. به درد هيچ مسئوليتی نمي خورد جز بچه داري و خانه داري  مي خورند. كاش زنها دست از اين كارهايشان مي كشيدند. آخر زمان است واللە. شهردار زن؟”

زنان هنوز بە توان زنان اعتماد ندارند

سمیرا کە منشی یک پزشک است در بارە ایدە شهردار شدن یک زن در بانە گفت: «بين زن و مرد تفاوتي نمي بينم، اما در جامعه كوچك بانه عقيده مردم بر اين است کە زن نمي تواند اهدافش را پیش ببرد. زن  حتي اگر نيتش هم خوب باشد از چهارچوب سنتی و فرهنگی رایج نمي تواند رد شود. به رانندگي زن ها نگاه كن، همه نگاهشان مي كنند و بسیاری از مردها بهشان متلک می گویند و رانندگی زنان را دست می اندازند.  حالا اگر زنی در این شهر شهردار شود، هزاران فحش نثارش خواهند کرد. امکان ندارد زن بانەای پیدا شود کە از پس این مسئولیت برآید.»

کوێستان مغازە کوچکی دارد کە در آن لوازم زنانە می فروشد. در بارە شهردار زن معتقد است کە تعداد زنان تحصیل کردە افزایش یافتە اما تحصیل کردگی معادل توان مندی نیست. او گفت: «دوست دارم زن همە کارە باشد. شهردار هم زن باشد. اما کو؟ زن توان مند نداریم کە.»

گفتم مردم ما کە این همە بە زنان کوبانی می نازند. خوب فرق زن بانەای و زن کوبانی چیست؟ حتما باید بجنگیم تا ثابت کنیم تواناییم؟  رنگ از رخ کوێستان پرید. اطراف را پایید و گفت: «هیس، حرف سیاسی نزن. بگذار بە کاروبارمان برسیم.»

زنان همیشە در حاشیە

یک استاد دانشگاه آزاد سقز معتقد است کە در نرم جامعە ما زنان آگاهانه یا نا آگاهانه به حاشیه رانده می شوند و رشد و ترقی آنان برای سایر افراد بی اهمیت است. متاسفانە  تصور غالب بر این است که زنان توانا و قوی غیرقابل تحمل هستند و باید در حاشیه بودە و هرگز در راس قرار نگیرند . واقعیت این است کە مردان ما زنان قوی را از دور می ستایند اما قوی بودن را برای زنان خود عملا نمی پسندند.

از طرفی زنان برای بدست آوردن مشاغل و پست های مدیریتی چون شهردار، در مقایسه با مردان با چالش های بیشتری روبه رو هستند. بعضی از این چالش ها فردی و مربوط به نگرش خود زنان هستند مانند بی میلی در اعزام به ماموریت، عدم تمایل بە مسافرت همراه مردان غریبە و اجتناب از تنش و تعارض بین  خانواده و کار. چالش موانع فرهنگی و اجتماعی نیز بە سختی گریبان زنان را گرفتە بە طوری کە  در تصور عمومی، زن مناسب پست های مدیریتی نیست. کلیشەهای رایج جنسیتی، زنان را موجوداتی عاطفی و نامناسب برای مشاغل مدیریتی و تصمیم گیرنده می داند.

موانع سازمانی نیز در عدم امکان مدیریت زنان بسیار حائز اهمیت هستند. وجود فرهنگ سازمانی مرد سالار در سازمان ها به تبعیت از فرهنگ مرد سالارانه جامعه، امکان تربیت زنان برای پست های مدیریتی را بە شدت کاهش می دهد، چرا کە یکی از راه های ارتقای شغلی استفاده از پیوندهای اجتماعی است. مردان بیشتر عضو شبکه های اقتصادی و سیاسی  و اجتماعی هستند، اما زنان هم از این امکان محروم بودە و هم در صورت داشتن روابط  شبکەای کە نیازمند مهارت های ارتباطی است در مظان اتهامات واهی بر اساس کلیشەهای رایج اخلاقی قرار می گیرند.

من کە همسرت هستم از تو قبول نمی کنم!

بلاخرە نظر همسرم هیوا را در بارە  شهردار زن جویا شدم. کمی فکر کرد و گفت: «در كل موافقم، اما گمان نمي كنم جامعه آن راقبول كند.  در سطح استان کردستان در هيچ يك از ادارات كل هنوز مديركل زن نداريم. ادارە شهرداری از مدیریت یک ادارە خیلی سخت تر است، چون شهرداري معارض زيادي دارد. شهردار باید تقریبا تمام وقت کار کند. یک زن چگونە می تواند خانە و زندگیش را رها کند و تمام وقت کار کند؟ بگذار بگویم تو شهردار باشی من کە همسرت هستم از تو قبول نمی کنم!»

واقعا بانە زنان توانا ندارد؟

سرکوب با واژەهای منفی «ندارید، نمی توانید، خودتان نمی خواهید و غیرە» بە بخش لاینفکی از زندگی روزانە زنان بانەای تبدیل شدە است. رمز و ملاک توانایی چیست کە گویا مردان بە صرف جنسیتشان و بە صورت خدا دادی واجد آن بودە اما زنان از آن بی بهرە محسوب می شوند؟ رویا طلوعی عضو اولین شورای شهر بانە در این خصوص به درصحن می گوید: «زنان بانەای قوی و توانا هستند، فقط کافیست با اعتماد بە نفس توانایی خود را قبول داشتە باشند. ۲٠ سال پیش تعداد زنان تحصیل کردە دانشگاهی بە انگشتان دست هم نمی رسید، حتی یک زن در بانە رانندگی نمی کرد، پزشک و دکتر زن نداشتیم، از زنان وکیل، صاحب شرکت و حتی زن مغازەدار خبری نبود. زنانی پیش قدم شدند و علی رغم همە فشارهای روانی سدها را شکستە و موانع را برداشتند.

او می افزاید: امروزتعداد زیادی زن تحصیل کردە دانشگاهی داریم، بیشتر زنان شهر رانندگی می کنند، مطبهای پزشکان زن داریم، زنان وکیل و زنان صاحب شرکت های بیمە و زنان کارآفرین داریم. اگر یکی دوعضو زن در شورای شهر داریم، همە و همە نشان دهندە قدرت فوق العادە زنانی است کە به رغم اینکە در طول زندگیشان بە آنها تلقین شدە بخاطر جنسیتشان ناتوانند، موانع را یکی یکی پشت سر گذاشتەاند.

به گفته رویا طلوعی وقت آن رسیدە کە زنان بانەای بصورت جدی بە کمپین هایی برای انتخاب نمایندە زن در مجلس و نیز فشار بر مسئولین برای انتخاب فرماندار و شهردار زن فکر کنند. این هم شدنی است.