درصحن-شوراها- حسن اورمالی: دردهای ارومیه، زیر زخم دریاچه بیمار این شهر، پنهان مانده است. چراکه تا نام ارومیه بر زبان جاری می شود همه نگاهها به دریاچه آن دوخته می شود حال آنکه این شهر پر از دردهایی است که هریک نگاهی ویژه می طلبد اما شورا و شهرداری گویی چشم برآن بسته اند.

شهر انگورهای رنگارنگ، شهر نقل بیدمشک و گردو، شهر احترام به تفاوتها و زیستن در کنار هم با فرهنگ‌های متنوع، ادیان و مذاهب گوناگون، ارومیه، شهر دریاچه‌ی زخمی و همچنان زیبا. اما چگونه می‌شود شهر تاریخی و زیبای ارومیه را از گزند آسیب‌های شهری دور نگه داشت و وظیفه‌ی شهرداری و شورای شهر در این زمینه چیست؟

یکی از مشکلاتی که ارومیه، به‌ویژه بافت سنتی و مرکزی شهر با آن روبه‌روست، فرسودگی ساختمان‌ها و تخریب بافت شهری آن است که با بی‌توجهی جدی مواجه است. یک نمونه‌ی آن پروژه خیابان عطایی است که سال‌هاست ناتمام مانده و زندگی مردم محل را مختل کرده است.

زیبا بایزیدی، فعال محیط زیست اهل ارومیه، در این باره می‌گوید: درست است که روند مرگ تدریجی دریاچه‌ی ارومیه بزرگترین مشکل منطقه‌ای ماست، اما این تنها مشکل نیست. بزرگی این زخم باعث شده مشکلات دیگر شهر ما زیر سایه‌ی آن قرار بگیرد و نادیده گرفته شود. در حالی که ما باید مرگ تدریجی دریاچه‌ی ارومیه را نمادی از روند دردناک مشکلات شهری ارومیه، و حتی استان آذربایجان غربی بدانیم.

خانم بایزیدی با اشاره به بافت فرسوده‌ی مرکز شهر ارومیه می افزاید: آغاز بهسازی بافت فرسوده شهر ارومیه به سال‌ها قبل برمی‌گردد. به وقتی که شاید من و شما هنوز به دنیا نیامده بودیم. مثلا خیابان عطایی را نزدیک به ۳۴ سال است که دارند نوسازی می‌کنند. ساختمان‌های زیادی تخریب شد. بعضی از آنها هنوز هم نیمه ویران مانده است. بقایایی از ساختمان کهنه‌ی قبلی و تلی از خاک و خل که روی آن ریخته و چهره‌ی شهر را زشت کرده است و آسیب‌های جدی‌ای نیز به محیط زیست می‌زند.

او با اشاره به برنامه‌ریزی‌های نادرست و حساب‌نشده مسئولان شهری را به سیاسی‌کاری متهم می‌کند و می‌گوید: آیا واقعا چند متخصص شهری در ارومیه وجود ندارد که تکلیف منطقه‌ی قدیمی شهر را روشن کنند؟ تخریب ساختمان‌های قدیمی از اول هم اشتباه بود. باید ساختمان‌های کهنه را ترمیم می‌کردند و به عنوان بخشی از تاریخ و تمدن شهر ۶ هزار ساله‌ی ارومیه حفظ می‌کردند. اما با ناآگاهی و شاید حتی به عنوان خدمت به شهر، ساختمان‌ها را تخریب کرده‌اند و هنوز هم بازسازی نشده و بخش بزرگ و مهمی از شهر مثل خرابه باقی مانده است. این خیابان که می‌توانست با نگهداری ساختمان‌های کهنه و ترمیم آنها به یک منطقه‌ی تاریخی زیبا تبدیل شود و مقصد گردشگران داخلی و خارجی بشود، به یک مخروبه‌ی نیمه‌کاره رها شده تبدیل شده، که ساکنان آن با رنج بسیار در آن جا زندگی می‌کنند.

خیابان عطایی و ویرانه هایش

حسین ولی‌زاده، یکی از ساکنان این خیابان می‌گوید: ماه‌هاست که می‌گویند این خیابان افتتاح خواهد شد و وضعیت آن بهبود می‌یابد، اما خبری از بهبود نیست. خیابانی که می‌تواند یکی از شاهراه‌های شهر ارومیه باشد، سال‌هاست که به یک بن‌بست بی‌مصرف تبدیل شده است. ما سال‌هاست در خیابان عطایی زندگی می‌کنیم. این جا ملک پدری داشته‌ایم و حالا سال‌هاست منتظر پایان یافتن پروژه عمرانی شهرداری در این خیابان هستیم تا یا بتوانیم با آرامش در این جا زندگی کنیم یا حداقل بتوانیم به قیمت مناسب خانه‌هایمان را بفروشیم و نقل مکان کنیم. اما حالا با این وضعیت مخروبه، کسی حتی خانه‌هایمان را به قیمت نمی‌خرد.

او با توضیح این که در اصل این خیابان موقعیت تجاری خیلی خوبی دارد می‌گوید: خانه ما تقریبا بر خیابان است و ملک تجاری به حساب می‌آید. اما با وضعیت موجود نمی‌توان از آن استفاده تجاری کرد. این خیابان الان به پارکینگ اتوبوس‌ها تبدیل شده و مردم برای رسیدن به این اتوبوس‌ها هم باید از میان خرابه‌ها با هزار سختی زمستان و برف و سرما و گل و لای عبور کنند.

آقای ولی‌زاده درباره نقش شهرداری و شورای شهر در حل معضلات شهری مثل مشکل خیابان عطایی می‌افزاید: شهرداری و شورای شهر در اصل باید به مسائل اجتماعی و شهری بپردازند اما حتی این‌ها که باید غیرسیاسی باشند، بیشتر سیاسی هستند و دنبال موقعیت‌ها و باندبازی‌های خودشان هستند. مقاماتی که دلسوز باشند نمی‌توانند این وضعیت را برای مردم شهر تاریخی‌ای مثل ارومیه با این همه پیشینه‌ی تاریخی و فرهنگی درست کنند یا تحمل کنند. اما چیزی که در عمل ما می‌بینیم، هزاران حرف دهن‌پرکن است که از هزار تا یکی‌اش هم عملی نمی‌شود.

مرضیه پورمحمد، خانه‌دار، یکی دیگر از ساکنان خیابان عطایی است. او که در خیابان عطایی دوم زندگی می‌کند، می‌گوید: چند وقتی ماشین‌های شهرداری این جا مشغول ساخت و ساز خیابان بودند اما بعد سر و صداها خوابید و امید ما برای تکمیل پروژه‌ی شهرداری بر باد رفت. الان خیابان عطایی به دو بخش ناکارآمد تبدیل شده که جز حسرت و سختی برای ساکنانش هیچ چیز ندارد. تمیز کردن و گردگیری خانه تمامی ندارد، چرا که از این ور جارو می‌کنی و از آن ور خاک دوباره تمام خانه را بر می‌دارد. این به کنار، از دست موش و سوسک و هزار جانور موزی جانمان به لب رسیده است.

او با اشاره به ناامنی در این محله، آن را ناشی از ساختمان‌های نیمه‌خراب شده می‌داند و می‌گوید: هوا که تاریک می‌شود هر نوع خلافی می‌توان در این خانه‌ها پیدا کرد. اما متاسفانه مسئولان چشمشان را به روی این چیزها بسته‌اند و ساکنان محل برای بچه‌ها و جوانانشان احساس ناامنی دارند.

وعده های انتخاباتی و مشکلات بی پایان

خانم پورمحمد با بیان این که امیدی به تاثیر شورای شهر ندارد، می‌گوید: سر انتخابات که می‌شود یک عده می‌آیند قول‌هایی می‌دهند تا رای بگیرند، اما رای که گرفتند دیگر پیدایشان نمی‌شود تا رای‌گیری بعدی. خب وقتی بودن و نبودن شورای شهر فرقی برای زندگی ما ندارد، اصلا برای چه باید رای بدهیم؟ اما باز هم دم انتخابات آدم دلش نرم می‌شود که شاید نامزدهای جدید سر قول‌هایشان بمانند و می‌رود رای می‌دهد.

اکبر نادرپور، یکی از کسبه محلی در خیابان عطایی است. او با اشاره به پی‌گیری اهالی محل از شهرداری و شورای شهر ارومیه درباره‌ی پروژه خیابان عطایی می‌گوید: شهرداری اول آمد گفت خانه‌ها باید خراب بشود و ساختمان‌ها عقب‌نشینی کنند، چون خیابان قرار است تعریض شود و به ۵۲ متری تبدیل شود. بعضی از مردم قبول کردند و خانه‌هایشان را خراب کردند و عقب‌نشینی کردند. اما بعضی معتقد بودند که شهرداری دروغ می‌گوید. حالا هم که قرار شده خیابان ۳۲ متری بشود و این وسط مردمی که خانه‌هایشان عقب‌نشینی کرده ضرر کرده‌اند. بعضی از اهالی محل حاضر نشده‌اند خانه‌هایشان را خراب کنند و به اصطلاح عقب‌نشینی کنند. آنها می‌گویند شهرداری مردم را گول زده و باید به مردم خسارت بدهد. حالا گیریم خسارت هم داد! خیابانی با خانه‌هایی که یکی در میان عقب و جلو هستند مگر می‌شود؟ ما به شورای شهر مراجعه کرده‌ایم. روابط عمومی شورای شهر به نقل از کمیسیون عمران شورا به ما گفته است که خیابان عطایی در صورت همکاری شهروندان آزادسازی می‌شود اما همان ۳۲ متری باقی می‌ماند.

رییس کمیسیون عمران شورای شهر ارومیه نیز می‌گوید: ارومیه به کارگاه توسعه عمرانی تبدیل شده که این امر خود امیدی برای توسعه و مدرن شدن شهر در نظر شهروندان ایجاد کرده، اما زیبا بایزیدی، فعال محیط زیست با او موافق نیست و می‌گوید: شهر که کارگاه نیست! شورای شهر به جای برخورد با طرح‌های حساب‌نشده و بدون برنامه شهرداری، تازه افتخار می‌کند که ارومیه کارگاه توسعه عمرانی شده. خب این چه دردی از مردم دوا می‌کند؟ این که محیط زیست مردم را که محیطی آرام و به دور از آلودگی است، این همه سال به محلی برای کنجکاوی و آزمون و خطای مسئولان با بودجه‌ای که در واقع پول مردم است تبدیل کنند شرم‌آور است، اما شورای شهر تازه به آن افتخار هم می‌کند.

خانم بایزیدی ابراز امیدواری می‌کند که برای شورای شهر بعدی ارومیه کسانی انتخاب شوند که واقعا دغدغه‌ی مردم را دارند و می‌خواهند برای شهر واقعا کار کنند. او می‌گوید: این اتفاق نمی‌افتد مگر مردم هوشیارانه انتخاب کنند و مطالباتشان را پی‌گیری کنند.