درصحن- شوراها: لیست شورای عالی اصلاح طلبان، برای انتخابات شورای پنجم تهران که منتشر شد، انتقادها آوار شد سر اعضای شورای عالی و چرایی اعلام حمایت از برخی کاندیداها همچون «بهاره آروین». منتقدان او را مخالف میرحسین موسوی و جنبش سبز و چهره ای فرسنگ ها دورتر از جنبش اصلاح طلبی معرفی کردند. اما در سوی مخالف بودند چهره های شناخته شده ای در جنبش اصلاح طلبی که تمام قد پشت اش ایستادند، همچون حمیدرضا جلایی پور و هادی خانیکی. بهاره آروین که حسین مرعشی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، او را سهمیه زنان جوان لیست تهران معرفی کرد، همه انتقادها را رد کرد و خود را نه الهه راستگو دوم بلکه منتقدانش را به او تشبیه کرد و گفت: اصلاح طلبم و شورای عالی اصلاح طلبان در انتخابم اشتباه نکرده است. (الهه راستگو در انتخابات شورای چهارم تهران مورد حمایت اصلاح طلبان قرار گرفت و به شورا راه یافت ولی بعد از ورود به شورا به سوی اصولگرایان تغییر مسیر داد و در انتخابات شورای پنجم تهران نیز در لیست اصولگرایان قرار گرفت و از ورود به شورا بازماند.)

بهاره آروین کیست؟

بهاره آروین فرزند حسین، در سال ۱۳۶۱ متولد شد یعنی حدود ۴ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران. سه سال پس از روی کار آمدن دولت سید محمد خاتمی و آغاز جنبش اصلاحات، وارد دانشگاه تهران شد تا در رشته علوم اجتماعی تحصیل کند. بهاره آروین ضمن تحصیل در رشته علوم اجتماعی، در سال ۱۳۸۰ وارد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز شد تا در رشته علوم سیاسی دومین مدرک کارشناسی اش را اخذ کند. به این ترتیب او در سال ۱۳۸۲ لیسانس علوم اجتماعی و در سال ۱۳۸۴ لیسانس علوم سیاسی گرفت.

بهاره آروین سال ۱۳۸۲ با اخذ مدرک کارشناسی علوم اجتماعی در حالیکه در دانشکده علوم سیاسی مشغول تحصیل در مقطع لیسانس بود، موفق به کسب پذیرش از دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد جامعه شناسی شد. او در سال ۱۳۸۴ همزمان با جشن فارغ التحصیلی در مقطع لیسانس علوم سیاسی، جشن فارغ التحصیلی مقطع فوق لیسانس اش در رشته جامعه شناسی را نیز برگزار کرد.

بهاره آروین که تحصیل همزمان در دو رشته را در دستور کار علمی خود قرار داده بود، بلافاصله در سال ۱۳۸۴ با اخذ پذیرش از دانشکده علوم سیاسی، تحصیل در مقطع فوق لیسانس را شروع کرد و در سال ۱۳۸۶ با کسب مدرک کارشناسی ارشد، وارد مقطع دکترا شد. او در سال ۱۳۹۰ از تز دکترای خود دفاع کرد تا با فارغ التحصیلی، ردای استادی بر تن کند و به تدریس در دانشگاهها مشغول شود.

بهاره آروین در حال حاضر عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس تهران است. او پیش از این در دانشگاههای علم و صنعت، الزهرا، خبر، علم و فرهنگ و تهران تدریس کرده است.

بهاره آروین از سال ۱۳۸۲ تا سال ۱۳۹۵ بعنوان پژوهشگر، مشاور و مجری طرح با وزارتخانه ها و سازمان های متعددی همچون یونیسف، ستاد مشترک ارتش، بهزیستی، وزارت علوم، مرکز مطالعات فرهنگی و مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، همکاری داشته ولی شغل اصلی اش تحصیل و تدریس بوده است.

بهاره آروین پنج سال پس از فارغ التحصیلی و دو سال پس از پیوستن به هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران، در انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهر و روستا اعلام کاندیداتوری کرد و مورد حمایت ائتلاف اصلاح طلبان قرار گرفت. او که انتخاب اش بعنوان یکی از ۲۱ کاندیدای اصلاح طلبان با انتقادهایی همراه شده بود، ولی موفق شد با کسب ۱ میلیون و ۲۸۵ هزار و ۲۳۷ رای بعنوان ششمین منتخب تهران پای به شورای پنجم گذارد.

«شهرداری شیشه ای» شعار تبلیغاتی بهاره آروین بود. او در این خصوص می گوید: «باید همه داده‌ها و اطلاعاتی از شهرداری که درحال حاضر در دسترس شورای شهر قرار دارد یا طبق قانون می‌تواند در اختیار شورای شهر قرار داشته باشد، از طریق یک سامانه آنلاین در اختیار همه شهروندان قرار گیرد. این داده‌ها و اطلاعات شامل میزان بودجه و نحوه هزینه‌کرد آن، نحوه واگذاری پروژه‌های بالای یک میلیارد تومان، مجوزها و کاربری‌‌ها و دیگر داده‌ها و اطلاعات مشابه است، همچنین انتشار علنی مذاکرات شورا و انتشار علنی رأی تک‌تک اعضا در مباحث مختلف.» او برای تحقق این وعده انتخاباتی تصمیم گرفته تا به عضویت در کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران در آید.

همراهی خاتمی در اجلاس جهانی داووس

خاتمی رئیس جمهور اسبق ایران پس از پایان ریاست جمهوری اش در سال ۱۳۸۶ عازم سوئیس شد تا در اجلاس مجمع جهانی اقتصادی داووس شرکت کند. بهاره آروین همراه جوان اش بود که حضورش مورد توجه اعضای داووس قرار گرفت. او در حالیکه تنها ۲۵ سال داشت و تازه موفق به اخذ مدرک کارشناسی اش در رشته علوم سیاسی شده بود، در برابر دوربین ناظران جهانی از وضعیت زنان در ایران سخن گفت و نگاههای انتقادی موجود در این اجلاس نسبت به وضعیت و موقعیت زنان در ایران را به چالش کشید.

او اگرچه با حضورش در این اجلاس کوشید نشان دهد زنان در ایران توانسته اند مدارج ترقی را طی کنند اما سال ۱۳۹۳ وقتی این فرصت را پیدا کرد تا به نمایندگی از هم دانشگاهی هایش در حضور حسن روحانی سخن بگوید، وضعیت ایران در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد را بسان کسی دانست که گردن اش زیر پای غول فشرده شده و مجال نفس کشیدن ندارد و گفت: «غول غول است، می‌تواند پایش را دوباره بگذارد روی گلوی جامعه و نفس‌هایش را به شماره بیندازد، حالا که پایش را برداشته، حالا که باز فرصت نفس کشیدن بازگشته، همین روزها وقتش است برای این‌که ما و جامعه‌مان بلند شویم، روی پای خودمان بایستیم، یکی یکی کارهای غول را از دستش بگیریم و خودمان مسئول‌شان شویم، خودمان، جامعه‌مان توانمند شویم آن‌قدر که بتوانیم اگر روزی روزگاری باز مجبور به تحمل روزهای سخت و سال‌های تلخ شدیم، این‌بار بتوانیم از خودمان دفاع کنیم، این‌بار دیگر غول آن‌قدرها هم غول نباشد، که دیگر نتواند هر لحظه هرکار دلش خواست بکند.»

بهاره آروین که با جنبش اصلاحات قدم به سن جوانی و دانشجویی گذاشته از طرفداران سید محمد خاتمی است. او در سال روز دوم خرداد در وبلاگ اش با سلام به خاتمی، می نویسد: «خاتمی امروز برای ما فقط یک شخص عزیز نیست، سیدمحمد خاتمی مصداقی واقعی از سیاست‌ورزی اخلاقی و اصلاح‌طلبانه است، نمادی از خستگی‌ناپذیری و امیدواری به اصلاح. این درک را از پس تجربه‌ی سال‌هایی سخت به دست آورده‌ایم. سال‌هایی که نفس جامعه، نفس اصلاح‌طلبی را به شماره انداخته بود.»

جنبش سبز و منتقدان بهاره آروین

منتقدان حضور بهاره آروین در لیست اصلاح طلبان، او را چهره ای مخالف جنبش سبز و راوی دروغگوی این جنبش خوانده اند. بهمن دارالشفایی در مقاله ای انتقادی در خصوص بهاره آروین می نویسد: «آروین در روایت‌هایش از وقایع سال ۸۸ دروغ‌های کوچک و بزرگی می‌گفت تا تحلیلش را مستدل‌تر کند (تحلیلش این بود که تقلب نشده و اقدامات موسوی و حامیانش اشتباه است). اما دروغ بزرگ و به قولی تیزترین تیغ را روز تشییع منتظری زد که نوشت در قم و در مسیر تشییع است و آدم زیادی نیامده و شهر مثل روزهای عادی است و بیشتر آدم‌ها هم برای زیارت حرم آمده‌اند.» اما آروین با تکذیب این سخنان، در پاسخ می گوید: «من ممکن است در برخی موارد نظرات متفاوتی داشته باشم، ممکن است که بنا به شرایط و وضعیت سال 88 و بر اثر عصبانیت حرفی را گفته باشم که لحن تندی داشته وی آنها تفسیر متفاوتی از آن حرف ها کرده اند و با آن به من اتهام می زنند.» او مدعی است سخنان او را وارونه جلوه داده اند. آروین می افزاید: «آن چیزی را هم که می گویند من در مورد نخست وزیر دوران جنگ گفته ام، صحیح نیست. ما حامی هستیم و خود را داخل یک جریان می دانیم و اگر انتقادی هم می کنیم انتقاد به کل جریان نیست و نهایتا به یک مورد خاص است که در موردش هم گفته ام که شاید فلان کار نمی شد بهتر بود! همین.»

آروین از کسانی که او را طرفدار قالیباف خوانده اند نیز شاکی است و با بیان اینکه چطور می توانم به نظرات قالیباف نزدیکتر باشم، می گوید: «به نظر من مهم ترین مشکل شهرداری تهران فساد و عدم شفافیتش است و به همین خاطر موضوع شهرداری تمام شیشه ای را مطرح کردم. درست است، من مشکل اصلی را ناکارآمدی شهرداری ندانستم و به نظرم سیستم فاسد است و از قبل این کارهایی که در شهر شده، بسیاری از منافع عمومی هدر رفته و شهر فروخته شده است. اما من اصلا متوجه این حرف ها (حرف منتقدان) نمی شوم و نمی دانم برپایه چه سندی این حرف را می زنند.» او البته در کمپین انتخاباتی حسن روحانی نیز جمله ای را بیان کرد که به نظر می رسید برای اطمینان بخشیدن نسبت به کسانی است که ممکن است ادعای نزدیکی اش به قالیباف را باور کرده باشند. او گفت: «در ضرورت انتخاب روحانی کمتر بحث است. یادمان نرود کمپین ما «1+21» و هدف ما بازپس گرفتن تهران از مدیریت ناکارآمد است.»

خلاصه اینکه بهاره آروین دست به قلم و وبلاگ نویسی حرفه ای است که سالهاست این حرفه را رها نکرده است. چهره ای است دانشگاهی و اهل فعالیت علمی. متاهل است و کودک خردسالی دارد به نام رها. آیا او می تواند ایده «شهرداری شیشه ای» را در ۴ سال آینده محقق کند؟