درصحن-یادداشت سردبیر: رسانه ها طی روزهای پس از انتخابات و همزمان با انتشار اسامی راه یافتگان به مجلس،‌ اطلاعات متناقضی در خصوص گرایش سیاسی منتخبان به مردم ارائه کردند. فارغ از تلاش تریبون های رسمی دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب که سعی کرده و می کنند که خود را به لحاظ عددی پیروز انتخابات معرفی کنند،‌ مجلس دهم را می توان واجد چند ویژگی عمده دانست. ویژگی هایی که می تواند اصلاح طلب یا اصولگرا بودن کاندیداها را به حاشیه براند. عمده ترین ویژگی های مجلس دهم را اینگونه می توان برشمرد:

۱- فارغ از گرایش سیاسی منتخبان ملت در دوران تبلیغات انتخاباتی باید به این واقعیت توجه کرد که بسیاری از راه یافتگان خصوصا چهره های کمتر سیاسی و گمنامی که از شهرهای کوچکتر به مجلس راه یافته اند گرایش سیاسی واقعی شان تحت تاثیر چهره های موثر مجلس، خصوصا رئیس مجلس و پس از کسب تجربه نمایندگی در پایان سال اول تغییر می کند. لذا عدد واقعی فراکسیون های مجلس و رویکرد آنها، در سال دوم نمود بیشتری پیدا می کند.

۲- برخلاف جوامع توسعه یافته و دموکراتیک که نمایندگان آن وابسته دولت نیستند در ایران نمایندگان خصوصا منتخبان شهرهای کوچک، فارغ از گرایش سیاسی شان برای جامه عمل پوشاندن به وعده های انتخاباتی شان، محتاج جذب بودجه و جلب حمایت دولت برای انجام پروژه های عمرانی و خدماتی هستند، لذا مجبورند عمل سیاسی شان را با نظر دولت هماهنگ سازند. به طور طبیعی نمایندگان زمانی در حوزه انتخابیه می توانند موفق عمل کنند که رابطه نزدیک تری با دولت داشته باشند، چراکه هم در جذب بودجه،‌ هم در به نتیجه رساندن پروژه های عمرانی و هم در انتصاب مقام های استانی، نیازمند هماهنگی و همراهی دولت هستند. این نکته زمانی اهمیت مضاعف پیدا می کند که یک نماینده در تمام چهار سال نمایندگی قرار است با یک دولت کار کند مثل این دوره که به احتمال زیاد از اول تا آخر دوره دهم،‌ ٰرئیس جمهور حسن روحانی است. بنابراین چه اکثریت عددی مجلس در حال حاضر اصولگرا باشد چه اصلاح طلب و چه مستقل، در عمل،‌ فراکسیون حامی دولت در مجلس دهم بیشترین عدد را خواهد داشت.

۳- مجلس دهم همچون مجلس پنجم چون از یک توازن قدرت میان دو فراکسیون اصلاح طلب و اصولگرا برخوردار است،‌ نقش فراکسیون مستقل ها در آن می تواند کلیدی باشد. در مجلسی که یک فراکسیون اکثریت قاطع را در دست ندارد، بسیاری از نمایندگان ترجیح می دهند در موضع مستقل بمانند. در چنین حالتی نقش آنها می تواند مهم باشد، چراکه گردش آنها در لحظات رای گیری به طرف هر جریان سیاسی، می تواند سبب پیروزی آن جریان را فراهم کند. در چنین حالتی قدرت چانه زنی و امتیازگیری اعضای فراکسیون مستقل ها افزایش پیدا می کند، همانگونه که در مجلس پنجم، فراکسیون سی نفره مستقل ها به رهبری محمد باقر نوبخت (سخنگوی فعلی دولت و نماینده وقت رشت) و دکتر طه هاشمی (معاون دانشگاه آزاد و نماینده وقت مردم قم) نقشی مهم در مجلس پنجم ایفا می کردند. در آن مجلس اصولگراها از عدد بالاتری به نسبت فراکسیون اصلاح طلبان برخوردار بودند، ولی هرگاه اصلاح طلبان موفق به جلب آراء مستقل ها می شدند قادر بودند اصولگراها را شکست دهند. شکست اصولگرایان مجلس پنجم در استیضاح مهاجرانی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی،‌ نمونه ای موفق از ائتلاف دو فراکسیون اصلاح طلب و مستقل مجلس پنجم بود. در چهار دوره گذشته مجلس (۶-۹) به دلیل اینکه فراکسیون اکثریت،‌ به لحاظ عددی اکثریت قاطع را در اختیار داشت، نه فراکسیون اقلیت و نه فراکسیون مستقل ها در آن نقش عمده ای نداشتند چراکه توازن قدرت به طوری بود که حتی امکان آبستراکسیون برای فراکسیون اقلیت وجود نداشت،‌حال آنکه به نظر می رسد مجلس دهم از این حیث در موقعیت ممتازی قرار دارد.

۴- برخلاف چهار مجلس گذشته که فراکسیون اکثریت با در اختیار داشتن آرای قاطع و در همراهی کامل با دولت، مجلس را به نهادی تماشاچی در برابر دولت تبدیل کرده بود، مجلس دهم به دلیل تنوع آراء ضمن اینکه مانع فعالیت های دولت نیست ولی امکان اینکه دایره نظارتی اش را گسترده تر و موثرتر سازد وجود دارد. چراکه رقابت سیاسی در چنین مجلسی به نسبت مجالس قبل بیشتر است و در چنین فضایی دولت مجبور به قانونمداری بیشتر و بالابردن سطح کارآمدی است، چراکه با نمایندگانی روبروست که نه چشم شان را روی عملکرد دولت می بندند و نه دنبال کارشکنی هستند. ضمن اینکه پایگاه مردمی چنین مجلسی، به نمایندگان این قدرت را می دهد که هم بر دولت و هم بر نهادهای وابسته به رهبری نظارت موثرتری داشته باشد. دولت در مواجه با چنین مجلسی نمی تواند ناکارآمدی اش را به مجلس نسبت دهد.

۵- غلبه میانه روهای دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب بر اصولگرایان افراطی همچون پایداری ها،‌ مجلس دهم را در موقعیتی قرار داده که از همکنون می توان پیش بینی کرد در مجلس دهم برخلاف چهار دوره گذشته،‌ مباحث تخصصی بر مباحث سیاسی غلبه خواهد داشت. از این حیث می توان امیدوار بود که مجلس دهم به طرح ها و لوایح راهگشا در حوزه اقتصادی،‌ اجتماعی و حقوقی تمایل بیشتری داشته باشد. میدان ندادن به معدود چهره های تند روی جبهه پایداری همچون ذوالنور نماینده قم و کریمی قدوسی نماینده مشهد، می تواند برگ برنده مجلس دهم باشد.

۶- در مجلسی که از وجود نیروهای سیاسی افراطی خالی یا حضور تندروها در آن بسیار کمرنگ است،‌ فراکسیون های صنفی نقش پررنگی خواهند داشت. در چنین حالتی مطالبه محوری،‌ چهره مجلس را تغییر خواهد داد. تلاش برای پاسخگویی به مطالبات صنفی،‌ محور حرکتی چنین مجلسی خواهد بود خصوصا اینکه مطالبات صنفی،‌ به دلیل وجود تحریم های فلج کننده و ناکارآمدی مدیران دولت، طی سالهای گذشته تلنبار شده است. از این حیث نقش مجلس دهم را می توان پراهمیت و مقدمه ای برای پیروزی های بزرگتر در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای سال ۱۳۹۶ دانست.

۷- افزایش نمایندگان زن و افزایش نمایندگان مرد موافق حقوق زنان،‌ مجلس دهم را می تواند به مجلسی برای بهبود وضعیت زنان تبدیل کند. از این حیث نیز مجلس دهم شباهتی جالب با مجلس پنجم دارد گویی مردم ایران هر پنج دوره یکبار به کاندیداهای زن توجه بیشتری دارند. تا پیش از این رکورد عددی زنان مجلس با ۱۴ زن در اختیار مجلس پنجم بود. مجلس دهم تاکنون که ۷۵ درصد آن انتخاب شده اند بطور قطعی ۱۴ کرسی اش متعلق به زنان است و اگر از ۸ زنی که به دور دوم راه یافته اند تنها یک زن هم موفق شود به مجلس راه یابد مجلس دهم را باید از این حیث رکورددار دانست. اهمیت این موضوع به این است که معاونت زنان نهاد ریاست جمهوری تلاش برای بهبود وضعیت زنان را آغاز کرده و  همراهی فراکسیون زنان مجلس دهم می تواند به حرکت آغاز شده سرعت دهد.