درصحن: دستور مهاجرتی ترامپ و اظهارات او در خصوص زنان که از سوی بسیاری ضدیت با حقوق زنان تلقی شد، جمعیت قابل توجهی را در سراسر آمریکا به خیابان‌ها کشاند، به طوریکه دو تظاهرات بزرگ حمایت از حقوق زنان و مهاجران که بعد از روی کار آمدن دولت ترامپ،‌ طی دو ماه گذشته در آمریکا برگزار شده را می توان بزرگترین تظاهرات اخیر مردم آمریکا برشمرد. جامعه مدنی آمریکا نقشی فعال در این اعتراضات داشتند. نقض حقوق زنان و مهاجران و ورود خسارت به آزادی های مصرح در قانون اساسی و نگرانی از بی اعتنایی دولت به حقوق شهروندان، محور عمده اعتراضات مردم را در پی داشت. در بسیاری از شهرها شوراهای شهر و مقامات محلی هم به صف معترضین به دستورات ترامپ پیوستند و رسما علیه او بیانیه داده و از حقوق مهاجران و زنان و … حمایت کردند.

نقش جامعه مدنی در سامان دادن به اعتراضات عمومی و میزان تاثیرگذاری آن بر پروسه تصمیم گیری در آمریکا، محور گفتگوی عرصه سوم با دکتر فرزین وحدت جامعه شناس و محقق ایرانی ساکن بوستون آمریکا است که می خوانید. فرزین وحدت که در دانشگاه‌های هاروارد و یل سابقه تدریس دارد معتقد است مقاومت جامعه مدنی آمریکا برای استیفای حقوق مدنی شهروندان قابل ستایش و آمیخته به آموزه هایی است که توجه به آنها می تواند مسبب ترقی جامعه مدنی در جوامع در حال توسعه باشد.

  • به مجرد انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا و صدور دستور توقف مهاجرتی شهروندان ۷ کشور مسلمان به این کشور، موجی از اعتراض شهرهای بزرگ و کوچک آمریکا را در برگرفت. این اعتراضات چگونه رخ داد و جامعه مدنی آمریکا چه نقشی در این اعتراضات داشت؟

نهادهای جامعه مدنی، قدرت غیرقابل کتمانی در جامعه آمریکا دارند. آنها از پیش از انقلاب آمریکا شکل گرفته‌اند، یعنی طول عمری درحدود ۴۰۰ ساله دارند. جامعه مدنی در این کشور تاثیر مستقیمی بر سیاست‌های اتخاذی دارند. شهروندان آمریکا معمولا با عضویت در انجمن های مختلف، به پویایی جامعه مدنی کمک کرده اند.

رسانه‌ها رکن اصلی جامعه مدنی را در آمریکا شکل می‌دهند که البته خود مدیون نهادینه شدن «آزادی بیان» هستند. آزادی بیان و آزادی رسانه‌ها این امکان را ایجاد کرده تا آنها با نظارت بر اعمال و رفتار سیاستمداران بر تصمیم های آنها تاثیرگذار باشند. دقت نظر رسانه‌های آمریکایی بر پروسه تصمیم گیری و تحقیق و تفحص آنها در خصوص مسایل مالی و فساد، از نقاط برجسته و مهم جامعه مدنی آمریکا است.

در شکل گیری و ساماندهی تظاهرات‌های اعتراضی هم نقش اصلی برعهده جامعه مدنی بود. تظاهرات زنان در روز بعد از تحلیف دونالد ترامپ توسط زنی به نام ترزا شوک در هاوایی آغاز شد که از چهل نفر دوستان اش دعوت کرد که همراه او در تظاهرات در واشینگتن شرکت کنند. ولی روز بعد ۱۰ هزار نفر برای تظاهرات داوطلب شدند. بعد از مدتی چند نفر دیگر همین تظاهرات در فیس بوک خود همزمان به اشتراک گذاشتند. و سپس چند انجمن جامعه مدنی مانند انجمن عرب‌های آمریکایی نیویورک (Arab American Association of New York) و شبکه ملی کُنش (National Action Network) به این جمع پیوستند و تظاهرات بین المللی را سازماندهی کردند.از طرف دیگر اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا (American Civil Liberties Union)  با شکایت از دولت به قوه قضاییه سبب تا برخی قضات با صدور رای، دستور رئیس جمهور آمریکا در مورد منع ورود شهروندان ۷ کشور عمدتا مسلمان را نقض کنند.

  • آیا برای ساماندهی چنین برنامه هایی، هماهنگی خاصی میان بخش‌های مختلف جامعه مدنی هم وجود دارد؟

هماهنگی به این معنا که نمایندگان مختلف جامعه مدنی بشینند و با نظر هم یک برنامه را ساماندهی کنند بعید می‌دانم وجود داشته باشد ولی نکته این است که برخی از سازمانهای مردم نهاد آمریکا، به خاطر قدمت و سابقه طولانی، در ایالت‌های مختلف آمریکا فعالیت دارند، خوب به طور طبیعی وقتی برنامه ای برای اجرا دارند به طور همزمان در تمام ایالات متحده می‌توانند برنامه شان را اجرا کنند، ضمن اینکه وقتی برنامه‌ای را اعلام می‌کنند نهادهای کوچکتر جامعه مدنی که در سطح محلی فعال هستند نیز به خاطر منافع مشترک به آنها می‌پیوندند. همانطور که پیشتر اشاره شد، تظاهرات بزرگ حمایت از حقوق زنان که روز پس از برگزاری مراسم تحلیف ترامپ در سراسر آمریکا با شکوه خاصی برگزار شد توسط یک فرد پایه گذاری شد ولی همین سازمان جامعه لیبرال آمریکا آن‌را سازمان دهی کردند و بخش عمده‌ای از فعالان جامعه مدنی از برگزاری آن حمایت کردند و به آن ملحق شدند.

  • چه رابطه‌ای میان احزاب سیاسی عمده آمریکا و تشکل های مردم نهاد وجود دارد؟ آیا این دو مقوم یکدیگرند یا ممکن است منافع متضاد داشته باشند؟

خیلی از فعالان سیاسی هر دو حزب عمده آمریکا در این تشکل ها هم عضویت دارند. برخی از این تشکل‌ها رابطه نزدیک با یکی از این دو حزب دارند و برخی از آنها مستقل از احزاب فعالیت می‌کنند. بیشتر منافع مشترک دارند ولی ممکن است در پاره‌ای از موارد برخی از سازمان‌های مردم نهاد با سیاست های اتخاذ نمایندگان این احزاب در کنگره یا دولت مخالف باشند که در چنین موارد حتما به سیاست اتخاذی اعتراض می کنند و دولتمردان را برای تغییر تصمیم شان تحت فشار می گذارند.

  • خود شما برای شرکت در این راهپیمایی‌ها آیا به دعوت تشکل خاصی توجه کردید یعنی سازمان خاصی را دنبال می‌کنید یا نه به خاطر اهمیت موضوع در این برنامه ها فعال بودید؟

معمولا سازمان‌های مردم نهاد این‌جا با شهروندان از طریق ایمیل در تماس هستند. خیلی‌ها از این طریق مطلع می‌شوند و در برنامه‌ها شرکت می‌کنند. خیلی‌ها نیز ارتباط ارگانیکی با این سازمان‌ها ندارند ولی برنامه‌های آنها را در فیس بوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند و در مواقع حساس از آنها حمایت می‌کنند. من شخصا از طریق رسانه‌ها در جریان اعتراضات عمومی قرار داشتم و در حد توان مشارکت می کردم.

  • میزان تاثیرگذاری جامعه مدنی بر تصمیم گیری در آمریکا تا چه حد ملموس است؟

در هر کشوری که نظام سیاسی آن مبتنی بر رای مردم باشد یعنی نظام انتخاباتی در آن حاکم باشد، توجه سیاستمداران به رای و نظر مردم  از جمله  فعالان جامعه مدنی، به طور طبیعی، خیلی اهمیت دارد. مگر اینکه نظام انتخاباتی غیرسالم و آلوده به تقلب و فساد باشد. چراکه سیاستمداران برای کسب قدرت نیاز به رای مردم دارند. خوب وقتی سناتورها یا نمایندگان مجلس، با رای مخالف مردم در خصوص طرحی مواجه می‌شوند نمی‌توانند برخلاف رای مردم عمل کنند چون به رای مجدد آنها نیازمندند.

بنابراین باید توجه داشت که انتخابات سالم و شفافیت دو عنصر تعیین کننده در تقویت رابطه جامعه مدنی و قدرت است. این دو عنصر سبب می‌شود که سیاست‌مداران مواضع خود را با خواست و مطالبه مردم منطبق کنند.

بعد دیگر این ماجرا «نظر سنجی» است. انجام مرتب نظر سنجی توسط احزاب عمده آمریکا و دیگر موسسات نظر سنجی در خصوص مسایل مختلف و مشارکت فعالانه مردم در این نظر سنجی‌ها، روش دیگری است برای تنظیم رابطه دولت و مردم.

مساله دیگری که این رابطه را تنظیم می‌کند، برگزاری جلسات بحث و گفتگو توسط سیاست‌مداران با شهروندان در اتاق‌های گفتگو در سطح محلی است. در واقع گفتگوی مستقیم با شهروندان، سبب می‌شود که آنها رای و نظر مردم را بشنوند و در سیاست‌ها اعمال کنند.

  • روند حیات جامعه مدنی در آمریکا را چطور ارزیابی می‌کنید؟ به نظرشما جامعه آمریکا به سمت تقویت جامعه مدنی حرکت می‌کند یا تزلزل آن؟

طی سال‌های گذشته جامعه آمریکا خیلی لیبرال شده، یکی از دلایلی هم که از دل انتخابات ترامپ بیرون آمد، واکنش بخشی از جامعه به لیبرال‌تر شدن آمریکا بود. در جامعه شناسی ما بحثی داریم به اسم «سوشال فکت» یا همان «واقعیت اجتماعی». جامعه شناسان با مراجعه به سوشال فکت‌ها سعی می‌کنند تغییرات اجتماعی را ارزیابی کنند بدون آنکه نظرسنجی یا کار میدانی کنند. مثلا دانشگاه بوعلی سینای همدان در دهه ۷۰ گزارشی را منتشر کرد که خانواده‌های ایرانی در دهه‌های مختلف در انتخاب اسم فرزندان، چه تغییر سلایقی داشته‌اند. در سال‌های منتهی به انقلاب ۵۷ اسم‌ها بیشتر اسلامی یا عربی شد، در سال‌های پس از انقلاب عربی-اسلامی شدن اسم‌ها به اوج رسید. در دهه بعد از  انقلاب اسم ها به سمت فارسی و غیر دینی شدن حرکت کرده است. این تغییرات یک فکت اجتماعی است که نشان می‌دهد جامعه چه تغییراتی به لحاظ گرایش به مذهب دارد. یا در جامعه آمریکا کم شدن فروش مک دونالد یا کم شدن فروش نوشابه‌های شکر دار، یک فکت اجتماعی است که نشان می‌دهد توده جامعه فرهیخته‌تر شده است.

این فکت‌ها در کنار تحول رسانه‌ها، نشان می‌دهد که جامعه مدنی تقویت شده است. در ده‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی در آمریکا رابطه مردم و فعالان جامعه مدنی نزدیک‌تر بوده ولی با شروع دهه ۸۰ میلادی مردم آمریکا در برنامه‌های آنها کمتر مشارکت داشته‌اند، ولی در کل جامعه مدنی روند رو به رشدی را طی می‌کند.

  • جامعه مدنی آمریکا چقدر حیات خود را مدیون قانون اساسی این کشور است؟

طبیعتا نطفه جامعه مدنی آمریکا را همین قانون اساسی مترقی‌اش گذاشته است. آزادی‌های مصرح در قانون اساسی، رمز شکوفایی جامعه مدنی بوده. و به این دلیل نباید از این مهم غفلت کرد که ارزش‌های نهادینه شده دموکراسی و آزادی در میان شهروندان و آزادی خواهان آمریکایی به تدریج باعث بسط و تعمیم این آزادی‌ها به تمام مردم آمریکا شد. در جنگ داخلی آمریکا در قرن ۱۹ ام از جمعیت تقریبا ۳۲ میلیونی آمریکا حدود ۶۰۰ هزار نفر کشته شدند ولی به هرحال برده‌داری ملغی شد. در نهضت سیاهان و نهضت زنان در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی، خیلی‌ها جان خود را از دست دادند ولی دست از مبارزه نکشیدند. مقاومت قابل ستایش جامعه مدنی آمریکا، سبب شد تا این ارزش‌های مصرح در قانون اساسی بسط و تعمیم بیابد. در همین دستور مهاجرتی ترامپ توجه کنید مهمترین نکته‌ای که مردم سفید آمریکایی را به اعتراض وا می‌دارد اعمال تبعیض از سوی رئیس جمهور است. مردم با وجود اینکه مستقیم از این دستور آسیب نمی‌دیدند ولی علیه آن به پا خواستند چون یکی از ارزش‌های آنها را نشانه گرفته بود.

خیلی از مردم حتی به صورت خودجوش به این تصمیم اعتراض کردند چون آن را نژاد پرستانه و تبعیض آمیز می‌دیدند. درست است که خیلی از کسانی که به ترامپ رای دادند از ترس غلبه غیر سفیدپوستان بر سفید پوستان این کار را کردند ولی برخی از همان‌ها نیز وقتی پای اصول و ارزش‌های قانون اساسی در میان باشد از قانون اساسی حمایت می‌کنند چون به ارزش‌های آن باور دارند.

  • آیا ممکن است تصمیمات آقای ترامپ به رویارویی جامعه مدنی با رئیس جمهور این کشور منجر شود؟

همین الان یک نزاع لفظی میان فعالان جامعه مدنی و ترامپ ایجاد شده است. این یک جنگ لفظی جدی است. سخت است فرجام آن را پیش بینی کرد ولی می‌شود گفت شواهد نشان می‌دهد که دو طرف بر سر عقاید خود محکم ایستاده‌اند و وا نمی‌دهند. جامعه مدنی اجازه نمی‌دهد به بهانه امنیت، آزادی شهروندان سلب شود و رئیس جمهور نیز نشان داده بر سر مواضع و وعده‌های انتخاباتی خود راسخ است. بنابراین احتمال شدت گرفتن اصطکاک زیاد است اما خوب به دلیل نقش مثبت و مستقل قوه قضاییه می‌توان امیدوار بود که تصمیمات قوه مجریه مخل مبانی قانونی و در تناقض با اصول قانون اساسی نباشد.

  • مهمترین آموزه‌های تحرکات اخیر جامعه مدنی آمریکا چیست؟

جنبش مدنی مردم آمریکا در وقایع پس از ترامپ نشان داده که بر مشی خشونت پرهیزی اصرار دارد. پرهیز از رفتارهای خشونت آمیز به عنوان یک استراتژی مهم در دستور کار جامعه مدنی است. لذا خشونت پرهیزی را می‌توان مهمترین آموزه این جنبش دانست.

دومین آموزه مهم، قانون‌مداری است. جامعه مدنی نشان داده چه در نحوه اعتراض و چه در تعیین محورهای اعتراضی، بر مبانی قانونی تاکید دارد. از سوی دیگر دولت نیز به رعایت قانون پایبند است، اگر قانون اعتراض را حق شهروندان می‌داند و تامین امنیت معترضان را وظیفه دولت برمی‌شمارد هر دو سعی می‌کنند در برابر قانون تسلیم باشند از این رو در این اتفاقات دیدیم پلیس طبق قانون مجوز راهپیمایی ضد دولتی را صادر و امنیت تظاهرات کنندگان را تامین می‌کند.

ارجحیت دادن به آزادی بر هر مساله دیگری به نظرم آموزه دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. وقتی یک آمریکایی به آزادی مذهب اعتقاد دارد فرقی نمی‌کند که صحبت از آزادی مذهبی یک مسیحی است یا یک یهودی یا آزادی یک مسلمان و یا هر دین دیگری. به همین جهت است که وقتی احساس می‌کند دستور مهاجرتی ترامپ، آزادی مذهب را نشانه گرفته، اعتراض خود را بلند می‌کند. این آموزه مهمی است که از حقوق دیگران دفاع کنیم.