درصحن-شوراها- مصطفی خسروی: بارش برف و سرمای کم سابقه اکثر استان های کشور را فراگرفته و زندگی در بسیاری از شهرها و روستاهای کشور را رسما مختل کرده است. قطع گاز و برق و بسته شدن راه های مواصلاتی، تنها گوشه ای از مشکلات این روزهای کشور است، اما آیا می توان همه این مشکلات را با بکار بردن عباراتی همچون «برودت ناگهانی هوا» یا «بارش ناگهانی برف سنگین» و … توجیه کرد؟

فعالان شبکه های مجازی طی دو روز گذشته، ده ها تصویر از تصادفات و حوادث ناشی از یخ زدگی خیابانهای تهران، منتشر کردند. اخبار روستاهای گرفتار شده در میان انبوه برف و باران، در شبکه های اجتماعی، در حال انتشار است اما در هیچ کدام از این اخبار و تصاویر، نشانه ای از تمهیدات ابتدایی برای مواجهه با این پدیده شناخته شده دیده نمی شود.

بی شک پنهان شدن دستگاه‌های مسئول همچون سازمان هوا شناسی، ستاد پیشگیری و مدیریت بحران در حوادث طبیعی و شهرداری ها و شوراها، پشت عباراتی همچون «ناگهانی» و «غافلگیری» آن هم درست در زمانه ای که می شود از روزها و هفته ها قبل، میزان تغییرات جوی و ورود خروج سامانه های کم فشار و بارندگی ها را با تقریب قابل قبولی پیش بینی کرد، ذره ای از مسئولیت ذاتی این نهاد ها نمی کاهد.

بارندگی های این روزهای ایران، نه در نوع خود شدید ترین اند و نه بی سابقه، اما فقدان مدیریت صحیح، به خصوص در کلانشهری چون تهران، خسارات ناشی از یک پدیده طبیعی را ده ها برابر افزایش می‌دهد.

کافی است نگاهی بیندازیم به شرایط مشابه در کشورهای توسعه یافته مثل اسکاندیناوی یا امریکای شمالی که کمتر از نیمی از سال را در شرایطی به مراتب سخت تر (بارش بیشتر برف و برودت بیشتر دما) سپری می کنند. ماشین های برف روب و شن پاش از ساعت ها پیش از بارش برف در اکثر جاده‌های شهری و بین شهری آماده انجام وظیفه هستند و با اغاز بارندگی رسیدگی به وضعیت خیابان ها و جاده ها به صورت  مداوم انجام می‌شود. شهروندان از روزها قبل در جریان آنچه پیش روست قرار می گیرند، اکثر وسایل نقلیه شخصی و عمومی مجهر به وسایل ضروری، جهت رانندگی در شرایط یخ بندان است و اصولا کسی غافلگیر نمی شود.

با مقایسه این سطح از آمادگی و برنامه ریزی در کشورهای پیشرفته با آنچه این روزها در تهران شاهدش هستیم به جز اندوه و افسوس، این پرسش ذهن را درگیر می کند که مسوولیت شوراها و شهرداری چیست؟

تهران یا کربلا؟

گزارش های منتشره در شبکه های اجتماعی از خیابان های تهران، در یکی دو روز گذشته، از جای خالی نیروهای خدماتی و اجرایی شهرداری برای ارائه خدمات به مردم حکایت دارد.  نیروهایی که حداقل ۲۱۰۰ نفر از آنها  گویا این روزها با بودجه شهرداری تهران و بنا بر مصوبه شورای شهر تهران مشغول نظافت و ارائه خدمات به زائران در کربلا و نجف هستند!

هر چند تضمینی نیست که اگر تمامی این افراد هم در حال انجام وظیفه در تهران بودند وضعیت امروز چندان متفاوت می بود، چرا که نبود تجهیزات مناسب و عدم پیش بینی های علمی و دقیق، و ضعف مدیریتی در چنین شرایطی مسبوق به سابقه است.

قالیباف کجاست؟

ترافیک سنگین روزهای گذشته و تعدد تصادفات و حوادث شهری و عدم رسیدگی شهرداری تهران به ساده ترین وظایف خود، این سوال را تداعی می کند که این روزها  قالیباف کجاست؟‌ آیا او همچنان خود را شهردار تهران می داند یا شهردار نجف و کربلا؟‌ آیا او به دنبال حل معضلات شهری پایتخت است یا در محافل سیاسی به دنبال جلب آرای اصولگرایان و تدارک کمپین انتخاباتی خود در سال ۹۶؟ آیا وقت آن نرسیده تا برای یک بار هم که شده «سرهنگ تهران» توسط شوراهی شهر تهران برای کوتاهی در انجام مسئولیت های اصلی و بدیهی خود مورد پرسش جدی قرار گیرد؟

کوتاهی اعضای شورای شهر در انجام وظیفه می تواند ناشی از گرفتاری های برخی از آنها در زد و بندهای اقتصادی و درگیری های سیاسی باشد. شاید انتظار نظارت بر عملکرد شهرداری و به چالش کشیدن شهردار و مسولان مربوطه، از چنین نمایندگانی زیاد باشد اما حتما می توانیم از خودمان بپرسیم که آیا در میان کاندیداهای تایید صلاحیت شده،‌ افراد شایسته تری برای فرستادن به شوراها وجود نداشت؟ آیا نام و نشان هایی که سابقه شان ارتباطی با وظیفه ای که قرار است تقبل کنند، ناهمگون است می توانند زندگی ما را بهتر کنند؟

وضعیت امروز تهران، محصول ۴ سال شهرداری محمود احمدی نژاد و ۱۲ سال شهرداری سردار قالیباف بر شهر تهران است. تصرف شهرداری توسط چنین مدیرانی، حاصل اهمال جمعی ما است و باید برای جبران آن بکوشیم.