روزنامه شرق: فخرالدین احمدی‌دانش‌آشتیانی، وزیر پیشنهادی آموزش‌وپرورش، فردا به همراه دو وزیر پیشنهادی دیگر به مجلس خواهد رفت تا از نمایندگان برای رسیدن به این وزارتخانه، رأی اعتماد بگیرد. به‌همین‌دلیل «شرق» به سراغ او رفته است تا پیرامون برنامه‌ها و اهدافش برای این وزارتخانه مهم و تأثیرگذار، گفت‌وگویی انجام دهد. در حاشیه همین گفت‌وگو، او گریزی زد به تجربه سال ٩٣ خود که برای موردی مشابه به مجلس رفته بود؛ البته او معتقد است مجلس جدید به مراتب تخصصی‌تر، با برنامه‌تر و هدفمند‌تر از دوره قبل است. این بخشی از گفته‌های دانش‌آشتیانی درباره آن تجربه است: «سال ٩٣ وقتی از سوی رئیس‌جمهور به عنوان وزیر پیشنهادی علوم به مجلس نهم معرفی شدم، بیشتر نمایندگان آن دوره مجلس در جلسات پیش از رأی اعتماد، اصلا کاری با برنامه‌های من برای وزارتخانه که به صورت مدون و مفصل تهیه شده بود، نداشتند و می‌گفتند ما کاری با اینها نداریم، نظرت را درباره فلان موضوع سیاسی بگو». حالا اما آن مجلس و آن نمایندگان عوض شده‌اند و نمایندگانی که در بهارستان حضور دارند، توجه و دقتشان بیشتر معطوف برنامه‌های وزرای پیشنهادی است. این موضوعی است که دانش‌آشتیانی بر آن تأکید می‌کند و می‌گوید: در روزهای گذشته که چندین بار به مجلس رفته‌ام، بیشتر بحث و دیدارهایم با نمایندگان مجلس پیرامون موضوعات تخصصی و برنامه‌های من برای وزارت آموزش‌وپرورش بوده است. دانش‌آشتیانی که خود عضو شورای سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی کشور و همچنین رئیس مجتمع آموزشی مفید است، با مسائل آموزش‌وپرورش به میزان زیادی آشناست و دغدغه‌های فرهنگیان و چالش‌های پیش روی دستگاه تعلیم و تربیت را می‌شناسد. با او درباره موضوعات ریزودرشت این وزارتخانه، از مدارس، دبستان‌ها و دبیرستان‌ها تا موضوعات کلان وزارتخانه، گفت‌وگو کرده‌ایم که مشروح آن در ادامه آمده است:


‌ موضوع‌ شأن و منزلت معلمان، در همه این سال‌ها موضوع بحث‌ها و در مواردی اعتراضات فراوانی از جانب خود معلمان بوده و هنوز هم آن‌طور ‌که باید، انتظارات این قشر برآورده نشده است؛ شما در این زمینه‌ مشخص و برای تحقق این انتظارات، چه برنامه یا دست‌کم ایده و ‌پیشنهادی دارید؟ 

به نظر من برای ارتقای منزلت اجتماعی معلمان، یک راه اساسی و چندین راه فرعی وجود دارد؛ راه اصلی تبدیل آموزش‌وپرورش به دغدغه اساسی و اصلی مسئولان و یک مسئله ملی؛ یعنی روی‌آوردن به درک درست از اهمیت منابع انسانی و اولویت‌دادن به سرمایه‌گذاری در نهاد تعلیم و تربیت و تغییر نگاه از کارمندی به نگاه مولد است، که اگر به این مهم اهمیت داده شود، به‌دنبال آن سیاست‌های کلان هم تغییر پیدا می‌کند. در نتیجه کار معلم برای جامعه توجیه پیدا می‌کند. حساسیت نقش معلم در توسعه کشور به درستی تبیین می‌شود، و باعث می‌شود تنگناهای معیشتی رفع و جایگاه منزلتی ارتقا یابد. درباره راه‌های فرعی نیز می‌توان به استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌های گروهی، به ‌ویژه صداوسیما، در ترمیم درست جلوه‌های زیبای شأن و جایگاه معلمی برای مخاطبان اشاره کرد که می‌تواند نقش مهمی در افزایش این شأن و منزلت داشته باشد.
‌ مسئله شأن و جایگاه معلمان از زاویه دید هرکس با محوریت یک‌چیز تعریف و‌مشخص می‌شود؛ برخی معتقدند افزایش حقوق و درآمد معلمان این مهم را تأمین می‌کند و برخی به تعریف و جایگاه قانونی و ارزشی که سیستم و قوانین کشور برای معلمان تعریف و تعیین کرده، نقد وارد می‌کنند. از نظر شما، شأن معلمان با توجه به چه مؤلفه‌ها و چطور حفظ، رعایت و ارتقا داده خواهد شد؟ 
در سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش، جایگاه معلمان در سه حوزه تعریف شده است؛ اول: سازوکارهای فردی مانند خودآگاهی و آشنایی با حقوق و جایگاه سیاسی و اجتماعی، دوم: حوزه سازمانی که شامل ترویج آموزش‌های کوتاه‌مدت و اشتراک تجارب است و سوم: در حوزه اجتماعی که شامل حمایت از صنف معلمی و ایجاد تحرک اجتماعی است. بنابراین علاوه بر توجه جدی به مباحث حقوقی، اقتصادی و معیشتی معلمان، توجه به آنچه گفته شد و تلاش برای تحقق جایگاه معلم در آن سه حوزه و یک نگاه جامع به آن، می‌تواند جایگاه قانونی، ارزشی و سیستمی معلم را افزایش و ارتقا بدهد. بنابراین با وجود محوریت همه این موارد، تبیین جایگاه مطلوب مقام و ارزش معلم، نقشی مهم و کلیدی دارد، به صورت خلاصه می‌توان گفت توجه به بندهای سند تحول در ارتباط با جایگاه معلم، افزایش تبلیغات مناسب در جامعه از طریق رسانه‌ها و فرهنگ‌سازی و طراحی برنامه‌هایی مانند اعطای نشان تعلیم و تربیت در این زمینه، متصور است.
‌ مدارس و کلاس‌های درس و همچنین نوع آموزش و کتاب‌های درسی در کشور ما، به عقیده بسیاری از کارشناسان حوزه آموزش‌وپرورش، فاقد جذابیت و کارایی لازم برای جذب و ایجاد علاقه در دانش‌آموزان است؛ آیا شما با این دیدگاه موافق هستید؟ و اگر پاسختان مثبت است، با اتخاذ چه راهکار و برنامه‌ای می‌توان این جذابیت را ایجاد کرد؟ 
من هم به ضرورت افزایش جذابیت و کارایی کتاب‌های درسی در مدرسه معتقدم و یکی از خلأهای کلاس‌های درس و مدرسه را کاستی در نشاط و شادابی می‌دانم؛ امری که در دیدار مقام معظم رهبری با معلمان نیز به آن اشاره شده است؛ اما در ارتباط با کتاب‌های درسی، با تأکید بر تولید محتوا براساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، اعتقاد دارم باید محتوای دروس براساس مقتضیات روز، همگام با پیشرفت علوم و تکنولوژی روز، در‌نظرگرفتن فرهنگ اسلامی- ایرانی و تفاوت‌های اقلیم‌های کشور و تفاوت‌های فرهنگی تنظیم شود. البته دوستان در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند برخی کمبودهای کتاب‌های درسی سابق را رفع کنند و بر ضرورت تجدید نظر در کتاب‌های درسی در دوره‌های پنج‌ساله تأکیداتی داشته‌اند. در کشور ما چون آموزش‌وپرورش به صورت متمرکز اداره می‌شود، برنامه‌ریزی و کتاب واحد داریم درحالی‌که براساس سند برنامه درسی ملی، یکی از تکالیف این است که بتوانیم تمرکز را کم کنیم؛ یعنی اجازه بدهیم در برخی از دروس آموزش‌وپرورش مناطق و مراکز استان‌ها و حتی صاحبان فکر و اندیشه در تولید کتب درسی مداخله کنند البته یکی از مشکلات این کار بحث کنکور است که دانش‌آموزان باید از یک منبع واحد آزمون بدهند. به‌هرحال برنامه درسی ملی تولید شده است و امیدواریم با ترویج شیوه چندتألیفی گام‌های مناسبی دراین‌زمینه برداشته شود.
‌ ساختار وزارت آموزش‌وپرورش از بالا تا پایین، یعنی از خود وزارتخانه تا ادارات کوچک شهرستانی و در ادامه مدارس و…، به لحاظ اداری و قابلیت‌های عملکردی یک کهنگی و فرسودگی خاصی دارد که این موضوع این وزارتخانه را به نهادی غیرجذاب و کسل‌کننده حتی برای کسی که یک‌ بار گذرش به آنجا می‌افتد بدل کرده؛ نمی‌دانم آیا با این نظر موافق هستید یا نه؛ شاید این فقط یک تصور و تصویر در ذهن من است؛ اما به‌هرحال از دستگاهی که وظیفه آموزش و تربیت نسل پرانرژی و کودک و نوجوان را -آن هم در شرایط امروزی – بر عهده دارد انتظار دقیقا برعکس این تصویر است، آیا می‌توان این وزارتخانه و دستگاه را به صورت کلی تغییر ساختار داد و شاداب و جذاب و امروزی کرد؟ 
نوسازی نظام آموزشی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ طراحی، تهیه و تدوین سند تحول بنیادین برای آغاز این ضرورت بوده است؛ کهنگی و فرسودگی نظام آموزشی مد نظر رهبر انقلاب بوده است و ایشان نیز تأکید کرده‌اند نظام آموزشی ما، نظام فرسوده، قدیمی و کهنه است و هربار کسی آمده و گوشه‌ای از آن را کم و زیاد کرده است. به‌هرحال تزریق روحیه شادابی و جوانی در معلم، افزایش نشاط و شادابی در مدرسه و ایجاد جذابیت در فعالیت‌های آموزشی یک نیاز است و لازم است با استفاده از هنر و کارهای جمعی و گروهی و فعالیت‌های خلاقانه در مسیر افزایش جذابیت هم برای معلم، هم برای دانش‌آموز تلاش کنیم.
‌ با این تفاسیر چه برنامه‌ها و راهکارهایی برای آن می‌توان متصور بود و شما چه ایده‌ها و برنامه‌هایی برای این کار دارید؟ 
ما در آموزش‌وپرورش آن‌گونه که باید و شاید از ظرفیت‌های هنر، نمایش، سرود و تئاتر استفاده نکرده‌ایم و ما در مدرسه‌هایمان از زنگ ورزش در مسیر بانشاط‌سازی مدرسه‌هایمان بهره لازم را نبرده‌ایم. فیزیک ظاهری مدارس ما چشم‌نواز و زیبا نیست. معلمان ما و مدیران مدارس ما در ایجاد روحیه مشارکت‌پذیری در دانش‌آموزان و تشکیل انجمن‌های مختلف می‌توانند در مدرسه جو عاطفی و شادابی ایجاد کنند. بی‌شک فضای شاداب و دوست‌داشتنی تأثیر زیادی در شکوفایی استعدادها و خلاقیت و کارایی و پویایی و زنده‌دلی دانش‌آموزان دارد. انسان شاداب به زندگی امیدوار است و فضای شاداب تأثیر زیادی بر پیشرفت تحصیلی دارد؛ بنابراین علاوه بر آنچه گفتم نیازمند تغییر نگرش مدیران و مربیان و اولیا در ارتباط با زیباسازی و به‌سازی مدارس هم هستیم.
‌ به نظر خودتان کدام مقطع دوران مدرسه بیش از دوره‌های دیگر مهم است و باید روی آن حساب ویژه کرد؟ آیا الان ساختار نظام آموزشی کشور ما مطابق همین نظر شما هست و اگر نیست برای آن، چه باید کرد و شما چه راهکاری برای تحقق این هدف در نظر دارید؟ 
بدون تردید پیش‌دبستان و دبستان نبض تپنده نظام‌های آموزشی در همه کشورها به شمار می‌روند. در همه کشورها، دوره ابتدایی و نظام آموزشی ابتدایی محور توسعه به شمار می‌روند و از نظر من هم هرچه در این نظام سرمایه‌گذاری شود و به آن توجه شود در مسیر توسعه پایدار سرمایه‌گذاری شده است.
‌ عمده مسائل و مشکلات کارمندان و بازنشستگان آموزش‌وپرورش مسائل مادی و معوقات آنها بود و بنا به گفته مسئولان بودجه‌ای در اختیار وزیر پیشین قرار نمی‌گرفت. آیا می‌توان امید داشت با روی‌کارآمدن شما مسائل به نظر لاینحل مادی آموزش‌وپرورش حل شود؟ 
بحث معوقات و کمبود بودجه و مشکلات پیش‌کسوتان آموزش‌وپرورش درد مزمن و کهنه آموزش‌وپرورش است. به اعتقاد من آموزش‌وپرورش در کنار بودجه و اعتبارات نیازمند مدیریت صحیح بودجه است. آنچه من می‌توانم به‌صراحت بگویم این است که من در پیگیری اعتبارات بسیار پیگیر و جدی هستم و تلاش خواهم کرد که معوقات و مطالبات معلمان و مربیان به‌ویژه بازنشستگان عزیز را پیگیری کنم.
‌ در صورت انتخاب‌شدن به عنوان وزیر، فکر می‌کنید در دوران تصدی چندماهه شما به عنوان وزیر آموزش‌وپرورش، فرهنگیان می‌توانند انتظار داشته باشند که حداقل تغییر محسوسی در سیستم این سازمان اعمال و ایجاد شود؟ 
درحال‌حاضر وضعیت صندوق ذخیره فرهنگیان یکی از مسائلی است که جامعه معلمان را حساس کرده است؛ بنابراین یکی از برنامه‌های اصلی من رسیدگی فوری به وضعیت این صندوق و امانت‌های معلمان خواهد بود و دراین‌زمینه بررسی‌هایی خواهم کرد و از هم‌اکنون اطلاعاتی را هم گرفته‌ام و بدون هیچ تعارفی با متخلفان برخورد می‌کنم و اگر خدای‌نکرده حقوقی از معلمان تضییع شده باشد به آنان باز خواهد گشت. همچنین در کنار رسیدگی به تخلفات احتمالی باید یک ساختار اقتصادی روزآمد که بهره‌وری بیشتری داشته باشد هم در نظر گرفت. چالش دوم معوقات پایان خدمت معلمان بازنشسته است که باید دنبال کنم. معلمان ما از وضعیت و تنگناهای مالی دولت باخبرند اما من تلاشم را به کار خواهم گرفت تا این موضوع را هم به نحو مقتضی مدیریت کنم و مورد آخر بحث رتبه‌بندی معلمان است این طرح، طرح خوبی است، اما در اجرا با کاستی‌هایی همراه بوده است و تلاش من این است که مرحله بعدی این طرح را نیز کلید بزنم.
‌ تا پایان دولت یازدهم مدت زیادی باقی نمانده است، اگر به‌عنوان وزیر انتخاب شوید، رویکرد خودتان به موضوع وزارتخانه آموزش‌وپرورش چگونه است؟ یعنی آیا برای همین مدت کوتاه صرفا برنامه و هدف دارید یا چشم‌اندازی بلندمدت هم ترسیم کرده‌اید؟ 
رویکرد من به آموزش‌وپرورش بعد از رسیدگی به چالش‌های فوری و فوتی که در پرسش قبل عرض کردم، رویکردی بلندمدت و تحول‌خواهانه است. رویکرد تحولی آینده‌نگرانه است و برنامه من در بلندمدت کاهش تمرکزگرایی، چابک‌سازی و محور قرارگرفتن مدرسه در همه برنامه‌ریزی‌هاست. مدرسه از نظر من جای سیاست‌بازی نیست. تحقق این برنامه‌ها بدون‌شک نیازمند تغییر در نگاه و نگرش معلمان است و این نگاه جدید از طرف معلمان مستلزم توانمند‌سازی آنان است.
‌ در این سال‌ها همیشه مسئله تنبیه بدنی دانش‌آموزان از سوی چند معلم افکار عمومی را جریحه‌دار کرده، مهرماه امسال هم این اتفاق چندین‌بار رخ داد. به نظر شما چقدر سیستم آموزش‌وپرورش را در این ماجراها می‌توان مقصر دانست؟ 
بدون‌شک کهنگی و فرسوده‌بودن نظام تعلیم و تربیت در این امر مؤثر است، اما من معتقدم تنبیه بدنی در بدترین شرایط کیفی آموزش‌وپرورش هم شایسته معلم و دانش‌آموز ایرانی نیست. البته قوانین تنبیه و تشویق مدارس قدیمی است و نیازمند بازنگری. به‌هرحال بچه‌های امروزی و دانش‌آموزان امروز اقتضائات جدیدی دارند. هرچقدر فضای مدارس بانشاط، شاد و تعاملی باشد، بدون شک تنبیه هم کم خواهد بود.