سکوت ابهام برانگیز دولت در حفاظت از آراء مردم تهران

درصحن- یادداشت سردبیر: انتخابات پنجمین دوره خبرگان رهبری،‌ می تواند معیار خوبی برای سنجش عیار روحانی در برگزاری انتخاباتی سالم باشد. آزمونی که سرافکندگی در آن می تواند سرنوشت روحانی را در انتخابات آتی ریاست جمهوری، دستخوش تغییرات جدی کند. در حالیکه همه نگاهها به نتایج انتخابات خبرگان در استان تهران دوخته شده، دولت با سکوت ابهام برانگیز،‌ خود را در معرض اتهام زد و بند با نهادهای صاحب قدرت قرار داده است.

خبرهای غیر رسمی از بحث و جدل میان دولت و شورای نگهبان در انتشار اسامی منتخبان مجلس خبرگان،‌ از اعمال نفوذ نهادهای قدرتمند برای تقلبی بزرگ حکایت دارد. اخباری که با اظهارنظر عجیب وزیر کشور مبنی بر اینکه نهاد تحت امرش در خصوص انتخابات مجلس خبرگان کمتر مسوولیت دارد و این انتخابات در حیطه کنترل شورای نگهبان است، بر ابهامات افزوده است.

این شایعات وقتی پذیرفتنی تر می شود که وزارت کشور به دستور شورای نگهبان،‌ از هیات های اجرایی خواسته بود که اول آراء ماخوذه انتخابات مجلس خبرگان را بشمارند و سپس نسبت به شمارش آرای انتخابات مجلس شورای اسلامی اقدام کنند حال آنکه در اعلام نتایج،‌ اخبار نتیجه انتخابات مجلس شورا خیلی سریعتر از نتایج انتخابات خبرگان منتشر شد. اتفاقی که می تواند مبین این نکته باشد که شورای نگهبان و وزارت کشور در اعلام نتایج هماهنگ نیستند و اختلاف نظرهایی حاکم است.

فارغ از اینکه با وجود رد صلاحیت های گسترده،‌ نمی توان این انتخابات را واجد صفت آزاد و عادلانه دانست، ولی از آن جهت که برگزاری انتخابات در حیطه وظایف دولت و از مسوولیت های مستقیم تیم حسن روحانی است، حفاظت از حق مردم در شمارش آرا و اطلاع رسانی شایسته، حداقل انتظاری است که از دولت  می رود.

انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان برخلاف ادوار گذشته این مجلس،‌ به رغم رد صلاحیت های گسترده،‌ یک فضای دوقطبی ایجاد کرد. فضایی که یک طرف آن طرفداران نظارت بر رهبری به سرلیستی اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در برابر طیف مقابل یعنی حامیان نظارت ناپذیری رهبری به سرلیستی احمد جنتی،‌ محمد یزدی و تقی مصباح یزدی صف آرایی کردند.

بسیج نیروها برای ممانعت از ورود سرلیست های اصولگرایان از سوی هاشمی و روحانی و از سوی دیگر، فراخوان نیروها برای پیروزی جنتی،‌ یزدی و مصباح،‌ برای اولین بار فضایی رقابتی و دو قطبی به انتخابات تهران بخشید. در همین راستا جامعه مدرسین بعنوان مهمترین مدعی مالکیت مجلس خبرگان، برای اولین بار پس از جمهوری اسلامی بر نام اکبر هاشمی رفسنجانی خط قرمز کشید تا به این رقابت معنایی متفاوت بخشد. از سوی دیگر اکبر هاشمی و حسن روحانی با انتشار فهرستی با عنوان خبرگان مردم، خواهان مشارکت گسترده به نفع لیست آنها در انتخابات شدند. فهرستی که مهتمرین ویژگی آن حذف جنتی،‌ یزدی و مصباح بود. در کنار این دو لیست متفاوت،‌ جامعه روحانیت نیز لیست سومی منتشر کرد. لیستی که تنها اختلاف اش با فهرست جامعه مدرسین،‌ تایید اکبر هاشمی رفسنجانی بجای علی مومن بود.

افزایش قابل توجه مشارکت مردم تهران در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان،‌ تنها در چنین فضای دو قطبی قابل درک است. اما کوتاهی دولت در اطلاع رسانی به موقع به مردم از میزان مشارکت و نتایج بدست آمده،‌ سبب شد تا امید وصف ناپذیر مردم در روز انتخابات، به نامیدی از توانایی دولت در حفظ آراء مردم تبدیل شود. در سکوت دولت، رسانه های وابسته به جریان اصولگرا با قبول شکست جامعه مدرسین در تهران، ولی کوشیدند نام سه چهره تحریم شده از سوی مردم (جنتی،‌ یزدی و مصباح) را در میان منتخبان خبرگان مردم قرار دهند تا با بهره گیری از منتخبان مشترک همه لیست ها خود را در وضعیتی برابر با رقیب معرفی کنند. اخباری که با هیچ تحلیلی همخوانی ندارد. در نهایت دولت در ساعت ۴ عصر امروز شنبه،‌ اولین شمارش آراء را منتشر کرد. نگاهی به فهرست منتخبان نشان می دهد که فهرست خبرگان مردم به سرلیستی اکبرهاشمی رفسنجانی و حسن روحانی یک جا رای آورده است ولی در این میان روشن نیست نام جنتی،‌ یزدی و مصباح چگونه در این لیست گنجانده شده است.

انتخابات در شهرهای بزرگ خصوصا در شهر تهران همیشه ائتلافی بوده یعنی مردم به لیست ها رای داده اند. بطور طبیعی کسی که به لیست «خبرگان مردم» رای داده یکی از دلایل مشارکت اش، رای نیاوردن مثلث جنتی-یزدی-مصباح بوده و کسی هم که برای پیروزی اعضای این مثلث در انتخابات حاضر شده،‌ بطور طبیعی به کل فهرست جامعه مدرسین یا جامعه روحانیت رای داده است ولی قرار گرفتن محمد حسن زالی و هاشم بطحایی دو چهره کمتر شناخته شده فهرست خبرگان مردم در جایگاه هفدهم و بیستم نشان می دهد که اکثریت شرکت کنندگان به فهرست خبرگان مردم رای کامل داده اند. ممکن است بگوییم که صدر لیست جامعه مدرسین به کف لیست خبرگان مردم نزدیک بوده است ولی چطور می توان پذیرفت که بین رای جنتی- یزدی و مصباح اختلاف معنا داری وجود داشته باشد. رای جنتی در هیچ حالتی نمی تواند خیلی بیشتر از رای مصباح باشد چراکه طرفداران جنتی،‌ به یزدی و مصباح هم رای می دهند. خیلی دور از تصور است که کسی که به لیست خبرگان مردم رای داده به جنتی هم رای داده باشد. از این رو شفاف سازی آراء توسط دولت برای رفع ابهام ها ضروری است.

به فهرست منتخبان و فهرست دو رقیب اصلی (جامعه مدرسین- خبرگان مردم) نگاه کنید! این فهرست به روشنی بیانگر انتخاب مردم و فهرست مورد حمایت شان است. وزارت کشور باید پاسخ دهد که چگونه مثلث جنتی- یزدی- مصباح جای محمد حسن زالی- هاشم بطحایی و محمد سجادی را گرفته است. چگونه وقتی مردم لیستی رای داده اند این سه نفر به لیست منتخبان تهران راه یافته اند در حالیکه دیگر چهره های جامعه مدرسین رای ناچیزی آورده اند.

فهرست منتخبین و فهرست رقبای انتخابات خبرگان در استان تهران به این شرح است:

نفرات بازمانده از فهرست منتخبان:

۱۷ – محمدحسن زالی با کسب ۳۲۲۶۷۶ رای

۱۸ – محمدباقر باقری با کسب ۳۱۹۲۲۲ رای

۱۹ – علی پورمومن با کسب ۳۱۳۳۷۳ رای

۲۰ – سیدهاشم بطحائی با کسب ۳۱۲۰۲۶ رای

۲۱ – غلامرضا مصباحی مقدم با کسب ۳۰۱۹۰۴ رای

۲۲- علیرضا اعرافی با کسب ۲۹۸۶۱۶ رای

کوتاهی دولت در اطلاع رسانی به موقع و رفع شبهات موجود در نتایج منتشره،‌ امید مردم به دولت اعتدال و امید را مخدوش و روحانی باید منتظر عواقب نه چندان مطلوب این اقدام باشد.