درصحن: با نزدیک شدن به انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی،‌ فعالان سیاسی و مدنی در شبکه های مختلف اجتماعی به بررسی ابعاد مختلف انتخابات پرداخته و هر یک زاویه ای را می گشاید. دکتر جلال جلالی زاده نماینده سنندج در آخرین پست فیسبوکی خود به چرایی نداشتن حتی یک نماینده زن از استان کردستان در نه دوره گذشته مجلس شورای اسلامی پرداخته است. او با طرح این پرسش که چرا تاکنون در مناطق کردنشین زنان به مجلس راه نیافته اند؟ پاسخی کوتاه به آن داده است.

چه کسی مقصر عدم حضور زنان کرد در مجلس است؟

جلال جلالی زاده در پاسخ به این پرسش می نویسد: هرچند پاسخ به این سؤال مثبت یا منفی نمی تواند مطلق باشد، یعنی هم در زمان شاه در سنندج خانم فرق لقا بابان به مجلس راه یافته و هم بعد از انقلاب خانم اختر درخشنده از حوزه انتخابیه کرمانشاه، به مجلس راه پیدا کرده، اما در چهار استان کردنشین بویژه در استان کردستان عدم ورود زنان به پارلمان یک چرائی مهمی در پی دارد که می طلبد از زوایای مختلف به آن پاسخ داده شود . مخاطبان این چرا چه کسانی هستند؟ زنان، مردان، جامعه، خانواده ها، حکومت، سیستم آموزشی، احزاب و محیط؟؟
به نظر من همه مقصر هستند چون دادن حق و استفاده از حقوق اساسی مشروع و طبیعی، صدقه ای نیست، بلکه گرفتنی است. و در مرحله اول زنان هستند که باید این حق را بگیرند. یک بار در یکی از حوزه های انتخابیه که چند خانم در حال رأی دادن بودند خطاب به آنان گفتم چرا به نامزدهای زن رأی نمی دهید تا از حقوق شما دفاع کنند؟ یکی از آنان تعبیر شر را برای خودشان به کار برد که بسیار متاسف شدم. بنابراین لازم است زنان هم در امور سیاسی و اجتماعی مشارکت داشته باشند و شایستگی خود را نشان دهند. درکردستان هم باید زنان در مسائل مختلف توانمندی خودرا نشان دهند. من خودم با سهمیه بندی برای زنان در انتخابات مخالفم چون این توهین به حقوق و توانمندی آنان است و باید شایستگی خود را نشان دهند و مردان و زنان به آنان رأی دهند و شاید جامعه به سطحی از مراعات حقوق و اعتماد برسد که نیمی و یا بیشتر از اعضای پارلمان از خانم ها باشند.

زنان کرد باید فرابگیرند که می توانند حق شان را بگیرند

آذر طاهر آبادی از فعالان زن در کرمانشاه نیز در گفتگویی با تاکید بر مشکلات قانونی پیش روی زنان،‌ حل آن را مستلزم مشارکت سیاسی – اجتماعی زنان می داند و می گوید: من نظرم براین است که علاوه بر اینکه باید در قوانین بازدارنده تجدید نظر شود، در سطح کلی ایران نیز باید به زنان ما آموزش داده شود که به آنچه که دارند واقف باشند. یعنی به حقی که دارند واقف باشند تا بتوانند به عنوان یک انسان در جامعه خودشان را نشان بدهند و از پتانسیل‌های که دارند استفاده کنند.

مادامی که زنان ما خودشان از عواملی هستند که آنها را در جامعه محدود کرده، یعنی “من نمی‌توانم” ما اینکه کلمه را از زبان خیلی از زنان کُرد می‌شنویم، “من نمی‌توانم” چرا چون یک زن هستم، “من نمی‌توانم” چرا چون همسرم نمی‌خواهد، چون مادرم قبول ندارد، چون پدرم به دلیل تعصبی که دارد نمی‌گذارد، چون برادرم روی من تعصب دارد، چون خانواده من نمی‌پذیرند، چون جامعه، چون عرف، چون خیلی از مسائل این چنینی نمی‌پذیرند پس من به عنوان یک زن باید خودم را محدود کنم.

به نظر من هرگاه زنان ما این آموزش لازم را دیدند و این استعداد را در خودشان دیدند که می‌توانند همپای یک مرد همپای یک جنس مخالف در اجتماع حضور داشته باشند و از پتانسیلی که در دارند به عنون یک انسان می‌توانند در کنار جنس مخالف به راحتی ازش بهره بگیرند. بنابراین می‌توان امیدوار بود  که زنان ما هم بتوانند در جامعه به خوبی مردان خودشون رو نشان بدهند.

بهترین راهکار و مقابله آموزش به زنان است. نه آموزشی که زنان ما فقط سواد داشته باشند بلکه به نظر من شعور درک برابر بودن با یک مرد ربطی به سواد ندارد، کما اینکه من عرض کردم خیلی از زنانی که در ایران هستند باور دارند که نباید زنان به مجلس بروند و خود آنها با باور فقهی که دارند زن را فقط برای بچه آوردن، بزرگ کردن بچه و فقط آشپزی کردن و فقط کارهای این چنینی میپذیرند.

مادامی که ما این تفکر را داشته با وجود سواد آکادمیکی نیز، نمی‌توانیم در جامعه نقشی درستی را که باید ایفا کنیم. هرگاه این آموزش به زنان ما داده شد که تو برابر با یک مرد هستی و این اعتماد به نفس در آنها به نقطه مطلوب رسید مطمئن باشید که ما جامعه‌ای ایده‌آل و برون‌گرا خواهیم داشتم و امیدوارم که روزی به این سطح برسیم.