درصحن- شوراها- پژمان تهوری: رونمایی از فهرست کاندیداهای مورد حمایت دو جریان سیاسی کشور، اصلاحطلبان و اصولگرایان، برای انتخابات شورای پنجم، فارغ از تمام انتقاداتی که به آن وارد است، با یک کاستی بزرگ روبروست: «بی اعتنایی به تقاضای جامعه زنان، برای حضور ۳۰ درصدی در لیست ائتلافهای انتخاباتی.»
فهرست کاندیداهای معرفی شده از سوی شورای عالی سیاست گذاری اصلاحات در شهر تهران با معرفی ۶ کاندیدای زن، شاید تنها لیستی باشد که، این خواسته را مورد توجه قرار داده است. در مابقی لیستهای معرفی شده در تهران و سایر شهرهای ایران، نقش زنان در فهرستهای معرفی شده، تنها در حد خالی نبودن عریضه است. لذا یک هفته مانده به انتخابات، میتوان پیش بینی کرد که نقش و حضور زنان در شورای پنجم، متفاوت از ادوار گذشته نخواهد بود و شورای پنجم نیز بسان چهار دوره گذشته، شورایی مردانه لقب خواهد گرفت. مگر آنکه رای دهندگان، این کاستی را جبران و زنان مستقل و کارآمد را جایگزین مردهای همیشه حاضر در لیستهای انتخاباتی احزاب و گروههای سیاسی کنند.
فهرست کاندیداهای زن مورد حمایت در شهرهای ایران
تعداد زنان راه یافته به ائتلافهای سیاسی در اکثر شهرهای ایران به یک یا دو نفر در هر لیست محدود است. حال آنکه جریانهای سیاسی کشور، اولویت دادن تخصص بر سیاست را بارها مورد تاکید قرار دادهاند و انتظار میرفت در جامعهای که نیمی از جمعیت دانشگاهی آن را زنان تشکیل میدهند، در فهرست شوراها، تعداد بیشتری از زنان متخصص حضور داشته باشد. فهرست زیر نشان میدهد که جریانهای سیاسی چقدر به زنان و تخصص آنها بها داده اند:
تعداد کرسی | تعداد زنان ائتلاف اصلاح طلبان | تعداد زنان ائتلاف اصولگرایان | |
تهران | ۲۱ | ۶ | ۳ |
مشهد | ۱۵ | ۲ | |
قم | ۱۵ | ۳ | |
اصفهان | ۱۳ | ۲ | ۱ |
تبریز | ۱۳ | ۱ | |
کرج | ۱۳ | ۲ | ۱ |
کرمان | ۱۳ | ۲ | |
شیراز | ۱۳ | ۲ | ۱ |
اراک | ۱۱ | ۱ | |
اردبیل | ۱۱ | ۲ | |
گرگان | ۹ | ۱ | |
شاهرود | ۷ | ۱ | |
رودسر | ۵ | ۰ |
بقیه شهرهای کشور نیز وضعیت بهتری ندارند و اگر جایی غیر از آنچه در این جدول آمده وجود داشته باشد، استثنائی بیش نیست.
رشد ۲۵ تا ۱۰۰ درصدی زنان کاندیدا در استانها
بیتوجهی جریانهای سیاسی به تواناییهای زنان در حالی رخ میدهد که مشارکت زنان در این دوره از انتخابات شوراها به نسبت دوره چهارم رشد چشمگیر داشته است. کاندیداتوری زنان در برخی استانها از جمله سیستان و بلوچستان و ایلام، رشد صد درصدی و در برخی از استانها همچون یزد و لرستان، رشد پنجاه درصدی و در دیگر استانها رشد بالای ۲۵ درصد را ثبت کرده اند. افزایشی که به خودی خود قابل توجه است و نشان میدهد که نمودار مشارکت سیاسی زنان مسیر صعودی را طی میکند. هر چند هنوز درصد مشارکت زنان در مرحله اعلام کاندیداتوری با مردان قابل مقایسه نیست. زنان در مجموع حدود ۷ درصد ثبت نام کنندگان را تشکیل میدادند.
زنان برای زنان به پا خیزند
انتظار میرفت همزمانی دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراها، تغییری مثبت به نفع زنان در لیستهای انتخاباتی شوراها باشد، چراکه همزمان با تبلیغ کاندیداهای ریاست جمهوری و سر دادن شعار «تلاش در جهت استیفای حقوق زنان»، احزاب حامی آنها بستن لیستهای انتخاباتی را آغاز کردند و به نظر میرسید حداقل برای جلب آراء آنها، با اختصاص کرسیهای بیشتر به زنان، در عمل نشان دهند که به وعدههای خود پایبندند، ولی این اتفاق رخ نداده است.
احزاب اصولگرا که معمولا در استیفای حقوق زنان، حرکتی لاک پشتی دارند و همانطور که پیش بینی میشد در هر شهر یک زن و در شهرهای بزرگتر دو زن را در لیستشان گنجانده اند، بی آنکه ادعای چندانی هم در حوزه مسایل زنان داشته باشند، ولی شگفتی اصلی جایی است که احزاب اصلاح طلب نیز در شهرستانها، همچون اصولگرایان عمل کرده اند. اتفاقی که نشان میدهد بدنه احزاب در شهرهای خرد و کلان کشور، با رهبران احزاب فاصله بسیار دارند و از آنها تاثیر نمیپذیرند، چراکه اگر قائل به پیروی از رهبری حزب بودند، همچون تهران، سهیمه ۳۰ درصدی را برای زنان قائل میشدند، مگر آنکه بخواهیم این استدلال را بپذیریم که در شهرستانها، زنان متخصص و کارآمد به نسبت تهران وجود ندارد که البته این استدال نمی تواند پایه چندان محکمی داشته باشد، وقتی میبینیم که نیمی از دانشجویان را زنان تشکیل میدهند و اتفاقا بخش قابل توجهی از آنها دختران شهرستانی هستند.
با درک این واقعیت، به نظر میرسد برای تسهیل کردن راه حضور زنان در شوراها، مردم باید خود نسبت به اصلاح لیست احزاب و گروههای سیاسی، اصلاحاتی اعمال و زنان شایسته شهر را به آن اضافه کنند. در این حالت است که میتوان ضمن وارد کردن تلنگری به احزاب، مشارکت سیاسی زنان را نیز سرعت بخشید. اگر بخواهیم واقع بینانه با موضوع برخورد کنیم، این مهم زمانی شدنی است که «زنان برای زنان» به پاخیزند. جمعیت ۵۰ درصدی زنان در هر شهر و روستا، میتواند موازنه را به نفع زنان تغییر دهد. در غیر اینصورت، حداقل تا ۴ سال آینده، باید شوراهای مردانه را بپذیریم.