درصحن- شوراها- پوران ایرانمنش: سال گذشته وقتی که جمعیت امام علی خبر آتش زدن کپرهای جمعی از بیابان نشینان تهران را منتشر کرد کسی فکرش را نمی کرد که این داستان ارتباطی با شهرستان زابل داشته باشد. اما خیلی زود معلوم شد که این بیابان نشینان در واقع شهروندان آواره زابل هستند.

البته این تنها بیابان های اطراف تهران نبود که حضور مردم زابل در آن توجهات را به خود جلب کرد. تقریبا همزمان با آن هم انتشار تصاویری از چادر نشینی زابلی ها در اطراف سبزوار خبر ساز شده و به مجموعه ای از مجادله های کلامی بین سایت های خبری زابل و سبزوار منجر شد.

بیابان نشین های اطراف تهران و چادرنشین های اطراف سبزوار بخش بسیار کوچکی از 25 درصد از جمعیت زابل هستند که در سال های گذشته ترک یار و دیار کرده اند.

علت جمعیت گریزی زابل چیست؟

در دو دهه گذشته، خشک سالی های طولانی از یک سو و ناتوانی دستگاه دیپلماسی کشور در گرفتن حق آبه رودخانه هیرمند از افغانستان از سوی دیگر زمینه ساز خشک شدن دریاچه هامون و بیکاری هزاران کشاورز و صیاد زابلی شده است.  صیادان و کشاورزانی که از طریق این دریاچه امرار معاش می کردند.

خشک شدن هامون، علاوه بر خانه خراب کردن کشاورزان و صیادان، نتایج مرگباری برای شهرستان زابل هم داشته است. سبحانی یکی از فعالین محیط زیست زابل مشکل را این گونه توضیح می دهد: «زابل در مسیر بادهای منظمی قرار دارد که در فصل معینی از فراز دریاچه هامون به شهر می وزند. در گذشته، این بادها باعث تعدیل آب هوای شهر می شد اما حالا، با خشک شدن دریاچه، این بادها میزان غیر قابل تحملی از گرد و خاک را وارد شهر می کنند.»

آمارهای سازمان بهداشت جهانی هم مرگبار بودن وضعیت هوای زابل را تایید می کند. این سازمان زابل را از بین 3000 شهر از 103 کشور به عنوان آلوده ترین شهر جهان معرفی کرده است. سبحانی در تشریح این آمار می گوید: « میزان مطلوب غلظت ذرات معلق در هوا 25 میکروگرم در هر متر مکعب است. با این حساب، میزان ذرات معلق در هوای زابل 11 برابر استاندار تعیین شده است.»

اما مشکلات شهرستان زابل تنها به قهر طبیعت و ناتوانی مسئولین در مهار آن محدود نمی شود. این شهر از مسائل و مشکلات شهری بسیاری هم رنج می برد.

خیابان هایی که کامیون قورت می دهند!

شهروندان زابلی علاوه بر تحمل مشکلات طبیعی همچون طوفان شن و خشکسالی باید مراقب رانندگی و حتی راه رفتن در خیابان های شهر هم باشند.

در اواسط بهمن ماه سال گذشته یک دستگاه تریلی با ورود به خیابان شهید باقری شهر زابل بر اثر نشست زمین و شکستگی شبکه فاضلاب در زمین فرو رفت و علاوه بر خسارتی که به خودرو وارد شد موجب بروز خسارت و بسته شدن چندین ساعته مسیر فاضلاب این شهر شد.

این اتفاق تنها نمونه ای از وضعیت سیستم فاضلاب شهرستان زابل است. سیستمی که در هنگام بارندگی ناکارآمدی خود را نشان می دهد. اصغر یکی از شهروندان زابلی در خصوص این مشکل می گوید: «این شهر شبکه فاضلاب و دستگاه های مکش آب به قدر کافی ندارد، به همین دلیل آب در جوی ها راکد می ماند و لجن می شود. خیابان ها سه روز بعد از هر بارندگی رو به خشک شدن می رود و آن وقت است که لجن های خشک شده همراه با بادهای تند سیستان به ریه مردم سرازیر می شود.»

مسئولان آبفای زابل علت این مشکلات را فرسودگی سیستم فاضلاب شهر معرفی می کنند. اما به نظر شهروندان زابلی این استدلال قانع کننده نمی آید. اصغر در این باره می گوید: «عمر سیستم فاضلاب زابل تنها بیست سال است. چرا یک سیستم فاضلاب باید ظرف بیست سال فرسوده شده و جان مردم را به خطر بیاندازد؟» به عقیده او پیمانکار یا افرادی که فاضلاب شهر را ساخته اند مقصر بوده و به مردم خیانت کرده اند: «هر جای دیگر دنیا بود این افراد باید محاکمه می شدند یا حداقل پول مردم از آنها پس گرفته می شد.»

وقتی مسئولین زابل تنها مقابل منزل خود را آسفالت می کنند!

علاوه بر ناکارآمدی سیستم فاضلاب، یکی دیگر از مشکلات اصلی زابل آسفالت نبودن بسیاری از کوچه ها و معابر است. تصاویری که چندی پیش خبرگزاری مهر از وضعیت فاجعه بار کوچه ها و خیابان های زابل منتشر کرد بهتر از هر جمله ای وضعیت این شهر را توصیف می کند.

در این میان، در اوایل فروردین ماه امسال ماجرایی در زابل اتفاق افتاد که مانند پاشیدن نمک بر زخم مردم این شهر بود. داستان از این قرار بود که شهرداری در اقدامی عجیب، تنها اقدام به آسفالت مقابل منزل یکی از مسئولین شهر کرده و بقیه خیابان را رها کرده بود.

با رسانه ای شدن این اتفاق، فرماندار زابل وارد ماجرا شده و به شهرداری سه روز مهلت داد تا همه خیابان را آسفالت کند. ناظری، فرماندار زابل، تهدید کرد که اگر ظرف سه روز این اتفاق صورت نگیرد اقدام به کندن آسفالت مقابل منزل این مسئول کرده و هزینه آن را از حقوق مدیران شهرداری کسر خواهد کرد.

اگر چه این اتفاق با هوشیاری رسانه های شهر زابل و اقدام به موقع فرماندار ختم به خیر شد اما به گفته شهروندان زابلی تبعیض و پارتی بازی در ارائه خدمات به شهروندان در زابل به امری عادی تبدیل شده است. علی که یکی  از اهالی خیابان شهید مصطفی خمینی دوم زابل است، در این باره می گوید: «زد و بند در ادارات زابل بیداد می کند به طوری که برای رفع یک مشکل شهری حتما باید در یکی از ادارات آشنا داشته باشی تا مشکل ات رفع شود.»

او ادامه می دهد: «مدت یک سال است که در تماس های متعددی که با مسئولین داشتیم خواستار نصب لامپ بر روی تیرهای چراغ برق بودیم اما بعد از یک سال آن هم در پی شکایت نسبت به نصب لامپ مقابل درب منزل مسئولین، اداره برق اقدام به نصب لامپ کرد.»

زابل به شورایی متفاوت نیاز دارد

از گفته و شنیده های شهروندان و فعالین اجتماعی و زیست محیطی زابل این گونه بر می آید که مسائل و مشکلات این شهر به هیچ وجه عادی و طبیعی نبوده و در مرحله بحرانی قرار دارند. امروز زابل شهری است که 25 درصد جمعیت آن مهاجرت کرده و بخشی از آنها آواره بیابان ها و حاشیه های شهرهای دیگر شده اند؛ شهری که 6 هزار کارتن خواب و گور خواب در اطراف و حاشیه های آن وجود دارند که یا دچار بلای اعتیاد هستند و یا به تکدی گری مشغول می باشند؛ شهری که بنابه آمار رسمی عنوان آلوده ترین شهر جهان را یدک می کشد.

شهری با این ویژگی ها و مختصات به شورایی متفاوت از گذشته نیاز دارد. سبحانی در این باره می گوید:« شهرستان زابل به شورایی احتیاج دارد که اعضای آن صرفا دغدغه شرکت در جلسات و گرفتن حق جلسه نداشته باشند.»

به گفته او «مشکلات زابل فرا شهری و حتی فرا استانی هستند. یکی نمونه آن مساله پس گرفتن حق آبه هیرمند از افغانستان است. به همین دلیل، شورای جدید باید با برقراری ارتباطات گسترده با استان های مجاور و همین طور مرکز به تدوین برنامه ای جامع، برای نجات شهر بپردازد.»

شیرزاد هم که از  فعالین مطبوعاتی زابل است با انتقاد از عدم حضور نخبگان علمی و فرهنگی در انتخابات شورای شهر می گوید: «راه نجات زابل از این حجم از مشکلات این است که نخبگان، اساتید دانشگاه و تحصیل کردگان شهر دست از کناره گیری برداشته و وارد کارزار انتخابات شوند.»

برغم همه مشکلات،  زابل خانه  چند هزار ساله  مردم این شهر است. شهری که زمانی خاستگاه یکی از اولین و پیشرفته ترین تمدن های بشری یعنی شهر سوخته بود. چیزی که امروز همه بر سر آن توافق دارند این است که شایسته نیست داستان زابل این گونه ادامه پیدا کند. اما این توافق باید خود را به شکل یک انتخاب آگاهانه در پنجمین دوره انتخابات شوراها، تشکیل شورایی با دید فرا شهری و فرا استانی، و نیز نظارت مداوم و مستمر شهروندان بر عملکرد شورا و شهرداری، نشان دهد.