درصحن-شوراها- مهتاب سمیعی: «بررسي و شناخت کمبودها، نيازها و نارسايیهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی حوزه انتخابيه و تهيه طرحها و پيشنهادهای اصلاحی و راهحلهای کاربردی در اين زمينه جهت برنامهريزی و ارائه آن به مقامات مسئول ذيربط» یکی از مهمترین کارکردهای نهاد شوراها در ایران است. تعطیلات نوروزی هم یکی از فرصتهاست تا بخشی از مشکلات، نیازها، و کمبودها که در مقطعی از سال بیش از بقیه سال بروز پیدا میکنند، برجسته شده و نگاهی دوباره به آن انداخته شود.
وقتی مردم یک شهر برای گذران زندگی درآمد ثابتی نداشته باشند و تنها ۶ ماه از سال را بتوانند برای خود درآمدزایی کنند، معضلی پیش میآید تحت عنوان «گرانی فصلی» که در ایام تعطیلات از جمله نوروز، هم دامن اهالی شهر را میگیرد و هم مسافران را. آیا شورای شهر، شهرداری و ارگانهای شهری نقشی در رفع نواقص و کمبودها و بهبود امور ندارند؟ آیا اقدامی که در عمل تاثیرش برای شهروندان ملموس باشد صورت دادهاند؟
اقتصاد تک بعدی؟!
شهرهای توریستی بیشتر در آمد خود را در ایام نوروز و تابستان بدست میآورند و رونق بازار این شهرها نیمه اول سال است. نبودن ساختارهای زیربنایی برای تولید و ایجاد مشاغل بادوام و غیر فصلی، بسیاری از شهرهای توریستی خطه شمال ایران را تا حدودی تک بعدی کرده است. رامسر هم جزو شهرهایی است که صنعت توریسم در آن حرف اول را میزند، بیشتر مردم نیمی از سال را درآمد دارند و نیمه دیگر سال را، به جز اصناف خاص، با درآمد اندکی میگذرانند.
همین مساله باعث بروز مشکلاتی در زمان تعطیلات میشود. گرانی فصلی یکی از مشکلاتی است که در این دوره زمانی بروز چشمگیری پیدا میکند و ظاهرا تدبیری هم برای کنترل این موضوع صورت نگرفته است. در این ماجرا هم ساکنان شهر ناراضی هستند و هم مسافران و گردشگران.
جهش قیمت مایحتاج روزانه مردم در ایام عید
مرتضی در بازار میوه و تره بار شهر رامسر که معمولا شنبهها و یکشنبهها برگزار میشود غرفهدار است. او در خصوص این مشکل در ایام تعطیلات میگوید: «شغل ما طوری است که مایحتاج روزانه مردم را تامین میکنیم اما متاسفانه آنقدر به خاطر وجود مسافران قیمتها تغییر میکند که بومیها به سختی میتواند در این ایام خرید کنند.»
مرتضی قیمت بادمجان را مثال میآورد و میگوید: «بادمجانی که ما تا هفته گذشته کیلویی ۱۵۰۰ تومان میفروختیم، الان کیلویی ۵۰۰۰ تومان میفروشیم و دلیلش هم این است که در میدان اصلی شهر میدانند که فصل گردشگری در رامسر است و بادمجان را کیلویی ۴۲۰۰ به ما میفروشند و ما باید برای خودمان هم سود کمی در نظر بگیریم و قیمت گذاری کنیم.»
او ادامه میدهد: «این قیمت بالا باعث میشوند که ما مشتریان همیشگی خود را از دست بدهیم و فقط مسافران از ما خرید کنند و مشتریان از دست ما ناراحت باشند و حق هم دارند. اگر شهرداری و صنف میوه و تره بار مدیریتی بر روی قضیه قیمتها داشته باشد و قیمتهای معقولی تعیین شود، برای وقتی که مسافر در شهر است باصطلاح نه سیخ میسوزد نه کباب.»
میخواهند درآمد یکسال را در همین ایام کسب کنند!
در بازار میوه و تره بار با یکی از گردشگران که برای خرید به بازار آمده بود برخورد کردم. خانم داوری که برای تعطیلات نوروزی به رامسر آمده، در این زمینه به من میگوید: «به نظرم قیمتها برای بازار میوه در شهرستان خیلی گران است، اینجا موز کیلویی ۷۲۰۰ در صورتی که در شرایط عادی قیمتش اینقدر بالا نیست.»
او با اشاره به اینکه «اینگونه برداشت میشود که میخواهند درآمد سالیانه را از گردشگران کسب کنند» میگوید: «وقتی در ایام عید به این شهر میآییم قیمت میوه و حتی سوغاتیهایشان خیلی بالاست، وقتی به یک مغازه صنایع دستی میرویم تا خرید کنیم، متوجه میشویم که قیمتها دو برابر آن چیزی است که در ایام غیر تعطیل به این شهر میآییم.»
خانم داوری با طعنه یادآور می شود: «قیمت هر چیزی که در این شهر به توریستها مربوط شود چند برابر میشود. اینطوری خرید حتی برای توریست هم سخت میشود. ما زمانی که به سفر میرویم دلمان میخواهد یک سوغات با خود ببریم، ولی وقتی قیمتها را میبینیم پشیمان میشویم.»
چارهای نداریم جز بالا بردن قیمتها!
بهزاد در رامسر یک مغازه صنایع دستی دارد. او در خصوص قیمت اجناس میگوید: «کاسبی ما در رامسر فقط زمانی است که گردشگران به این شهر سفر میکنند، در حالت عادی ما هیچ فروشی نداریم.»
برداشت او این است که «امسال قدرت خرید برای همه پایین آمده است» و به همین خاطر «ما مثل همیشه فروش نداریم.»بهزاد فصلی بودن درآمد را یکی از دلایل افزایش قیمتها می داند و میگوید: «وقتی میبینیم که فقط ۶ ماه از سال را میتوانیم برای خود درآمدزایی کنیم، معلوم است که قیمتها را بالا میکشیم. مقصر این موضوع هم خودمان هستیم که هیچ وقت از بالا دستیها که همان مسئولین شهری و استانی هستند نخواستیم که فکری به حالمان کنند. آنها که فقط به فکر خودشان هستند بالاخره زندگیشان تامین است دیگر!»
اجاره بهاء برای ویلا و سوئیت، همه ناراضی!
وقتی که وارد رامسر میشویم قدم به قدم با تابلوهایی که روی آن نوشته «ویلا، سوئیت اجاره داده میشود» مواجه میشویم که قیمت اجاره بهای آنها بالاست.
رامین یکی از دکههای اجاره ویلا را اداره میکند. او در خصوص قیمتها میگوید: «قیمت اجاره ویلا معمولی است بالاخره شهری که تمام درآمدش به صنعت توریسم بر میگردد باید مردمش در زمانی که توریستها هستند زندگی را تامین کنند.»
او هم میگوید که «ما تمام سال امیدمان به تعطیلات و تابستان است که مسافران زیاد شوند و بتوانیم ویلاها و سوئیتهایی که به ما سپرده شده یا خودمان اجاره کردیم را به مسافر بدهیم. همیشه هم مسافران میگویند که قیمتها چرا بالاست و همیشه ناراضی هستند.»
رامین با بیان اینکه مسافران فکر میکنند که همین یکی دو شبی که آنجا میخوابند ما تمام هزینه را به جیب میزنیم میگوید: «اما واقعا اینطور نیست، بالاخره این کار برای ما هزینههای جانبی زیادی دارد، بعد از رفتن هر مسافر باید برای مسافر بعدی خانه تمیز باشد، پول آب و برق و گاز به عهده ماست، دیگر چیزی نمیماند.»
او می افزاید: «ما هم چارهای نداریم گردش درآمد برایمان فقط در این ایام است و بقیه سال را بیکاریم. رامسر شهری نیست که مسئولین به فکر تولید یا انجام کاری باشند تا بتوانیم درآمدزایی کنیم. این شهر فقط بر پاشنه توریست میچرخد و ما هم باید زندگی کنیم.»
آقای حشمتی یکی دیگر از توریستهاست که در خصوص اجاره بهاء ویلاها یا سوئیتها میگوید: «اجاره ویلا و خانه برای مسافران نجومی است. از سفر کردن پشیمان شدیم.»
او با دلخوری میگوید: «انگار تمام تلاششان را میکنند تا بالاخره با همین قیمت مردم را مجاب کنند و مسافر بیچاره که نمیتواند زیر باران بیرون بخوابد. تمام درآمد یکسال زندگیشان را از مسافران در میآورند، این دیگر کارش زرنگی است نه کاسبی.»
بنابر گزارشها اجاره بهاء ویلاها در ایام نوروز سال گذشته تا مرز دو میلیون تومان در شب رسیده بود. باید دید این آمارها در سال جاری به کجا رسیده است.
توریستی بودن یک شهر؛ مثبت یا منفی؟!
بسیاری از این معضلات نیازمند بررسیهای کارشناسی و ارائه راهکارهای عملی از سوی صاحبنظران است که باید در تصمیمسازی و تصمیمگیریهای مدیران و مسوولین شهری تاثیر مستقیم داشته باشند. توریستی بودن یک شهر مزیت مثبتی برای آن است، اما اگر به نگاهی درست و کارشناسی به آن نگریسته نشود، میتواند عاملی برای نارضایتی باشد. آیا نمایندگانی که به کرسی شورای شهر دل بستهاند، نگاه راهبردی به این موضوع دارند؟ آیا وقتی که معضلی تکراری و هر ساله، مانند گرانی فصلی، هم نارضایتی ساکنان و هم نارضایتی مسافران را در پیدارد، نباید در برنامهریزیهای شهری و منطقهای به توسعه مشاغل بادوام هم فکر کرد؟
اینکه بنا به ظرفیتهای توریستی یک شهر یا منطقه، به تقویت امکانات صنعت توریست توجه شود، نافی نگاه کلان به تقویت دیگر امکانات و توسعه ابعاد دیگر شهر و منطقه نیست. تصور کنید شهری مانند رامسر، تنها نقطه تکیهگاهاش درآمدزایی در ایام تعطیلات نبود و در طول سال هم ظرفیتها و ابعاد دیگر آن هم در خدمت اشتغال و درآمدزایی و رفاه ساکناناش قرار داشت. آیا در ایام تعطیلات هم ساکنان و هم مسافران شادتر و راضیتر از گذران روزهای خود نبودند؟!
انتخابات و نقش شوراها
شوراهای شهر و روستا یا به تعبیری، پارلمانهای محلی، بهترین مکان برای شناخت مشکلات خُرد محلی و شناسایی ظرفیتهای منطقه برای طرحریزی و برنامهریزی برای بهبود وضعیت است. نزدیکی زمان برگزاری انتخابات شوراهای پنجم به ایام نوروز در عمل فرصتی است برای نگرش دوباره به نواقص و مشکلاتی که بطور فصلی بروز پیدا میکنند، اما بخشی از بدنه شهر و روستا هستند که ساکنان آن همواره با آن دست و پنجه نرم میکنند.
تسهیل امکانات برای مسافران نوروزی، یا تقویت ارائه خدمات به شهروندان در طول سال، نظارت و کنترل قیمتها برای جلوگیری و یا محدود کردن جهش نامتناسب قیمتها بخصوص مایحتاج روزانه مردم، موضوعاتی هستند که یا بطور مستقیم با مدیریت شهری مرتبط هستند و یا غیر مستقیم و در همکاری با دیگر نهادها تاثیرگذاری غیرقابل انکاری دارند.
وقتی کارآیی شوراها برای انجام وظایفاش، بخصوص وظیفه مهم شناسایی کمبودها و نواقص و ارائه طرحها و پیشنهادها برای رفع آنها، بیشتر میشود که ترکیب اعضای آن مجموعه متوازنی از کارشناسان و متخصصان حوزههایی باشد که با مقولات و معضلات شهری آشنا باشند. درست همینجاست که اهمیت برگزیدن نمایندگان بر اساس نیازها و ظرفیتهای شهر برجسته میشود. اعضای شورای شهر در هرجایی، گوش و چشم و بازوی شهروندان در جایگاه مدیریت و نظارت بر پیشبرد امور شهری هستند. بیتردید، یک شورای شهر با ترکیب متوازن بر اساس نیازهای شهر، هم میتواند دریچه شناخت کمبودها و مشکلات شهر و منطقه را گستردهتر کند و هم به دلیل داشتن تخصص قادر است از بدنه کارشناسی کارآتری بهره بگیرد و راهکارهای واقع بینانهای ارائه دهد و در نهایت نظارت مفیدتری بر اجرای صحیح طرحها داشته باشد. تجربه همین چند دوره شورای شهر به خوبی نشان داده که کمتوجهی یا بیتوجهی به این معیارها در عمل نه تنها به بهبود امور نیانجامیده، که معضلات و بحرانها و کاستیهای مضاعفی را به شهروندان تحمیل کرده است.
به زودی شاهد جنب و جوش افراد و گروههایی بسیاری خواهیم بود که سودا نشستن بر کرسی شوراهای شهر را دارند. خوب است که هر بار عکسی، پوستر تبلیغاتی، نشست انتخاباتی و یا داوطلب انتخاباتی روبه رو شدیم، اول به این موضوع فکر کنیم که آیا این شخص، این لیست و یا این گروه، براساس کارنامه گذشته و یا تواناییهای فعلی، قادر است باری از دوش شهر بردارد؟ یا قرار است میدانی برای کسب تجربه و عنوانی در رزومهکاریاش باشد.