درصحن: در پیش بودن انتخابات و چالش های ناشی از اعمال نظارت استصوابی توسط شورای نگهبان، این پرسش را ایجاد می کند که در دیگر نظام های سیاسی دنیا، خصوصا در کشورهای توسعه یافته که مبتکر و مبدع نظام انتخاباتی بوده اند، نظارت بر انتخابات چگونه و توسط چه نهادی اعمال می شود؟ آیا در کشورهای توسعه یافته روند رد صلاحیت نامزدان به گونه ای است که در ایران رخ می دهد؟ بررسی تطبیقی قوانین انتخاباتی امریکا موضوع گفتگوی «در صحن» با دکتر آرام حسامی استاد علوم سیاسی و فلسفه کالج مونتگامری در ایالت مریلند امریکاست.

تخصص حسامی فلسفه پسامدرن و تئوری سیاسی است.  حسامی نایب رئیس انجمن آکادمی ایرانیان ( واشنگتن)، مدیر انستیتو مطالعات پیشرفته ایرانی است. انستیتویی که به پژوهش درباره روندهای اجتماعی و سیاسی ایران می پردازد. او دکترایش را در رشته علوم سیاسی و فلسفه از دانشگاه جوج واشنگتن امریکا دریافت کرده و بعنوان تحلیل گرا معتقد است انتخابات در ایران و جوامع توسعه نیافته مداربسته و فاقد اصول دموکراتیک است. به باور این استاد دانشگاه دلیل عمده فقدان انتخابات آزاد در کشوری مثل ایران نبود جامعه مدنی پویا، فساد گسترده و نبود پاسخگویی و شفافیت می داند.

 

مصاحبه درصحن با دکتر آرام حسامی را می خوانید:

 – می خواهم این بحث را با مساله نظارت در انتخابات در نظام های دموکراتیک و بطور ویژه در نظام سیاسی امریکا شروع کنم. همانطور که می دانید در بسیاری از کشورهای دموکراتیک، نهادی بعنوان مستقل انتخابات، وظیفه نظارت بر این مهم را برعهده دارد. چرا در امریکا چنین کمیسیونی وجود ندارد و وظیفه نظارت بر انتخابات را چه نهاد یا سازمانی عهده دار است؟

برای درک بهتر این مساله دو تا موضوع را باید از هم جدا کنیم اول اینکه نحوه برگزاری و نظارت بر انتخابات در کشورهای غیردموکراتیک، متفاوت است با کشورهای دموکراتیک و دوم اینکه یک تفاوت عمده نیز با کشور امریکا وجود دارد، به این معنا که در امریکا، انتخابات ارتباطی با دولت مرکزی ندارد چراکه اساسا ما اینجا انتخابات ملی و کشوری نداریم. تمام انتخابات ها در امریکا در سطح ایالتی برگزار می شود و تابع قوانین ایالتی است. هر ایالت قانون انتخابات خاص خود را دارد، بنابراین نمایندگان مردم در کنگره ایالتی هستند که تصمیم میگیرند، انتخابات چگونه برگزار شود. از این رو باید توجه داشت که حتی انتخابات ریاست جمهوری، انتخاباتی سراسری با قانونی واحد نیست. بلکه هر ایالت انتخابات خود را دارد.مساله نظارت بر انتخابات و اجرای انتخابات در امریکا در مرحله اول به مسول درون ایالتی در اداره مربوطه ((Secretary of state سپرده شده، که تحت نظر فرماندار عمل می کند. یعنی انتخابات بصورت مرکزی و تحت نظر دولت امریکا یا کنگره نیست. در حقیقت انتخابات در هر فرمانداری یک مسول دارد ولی او به تنهایی بر انتخابات نظارت نمی کند بلکه مساله نظارت به ترکیبی از ناظران وابسته به نامزدان، ناظران احزاب سیاسی و نمایندگان نهادهای مدنی و گروههای مردمی واگذار شده است. ضمن اینکه هر شهروند امریکایی نیز می تواند تقاضا کند در پروسه رای گیری و نظارت بر انتخابات داوطلبانه فعالیت کند. مهمترین نقش را در امر نظارتی، نمایندگان دو حزب عمده امریکا و نمایندگان جامعه مدنی ایفا می کنند. با این حال همانگونه که توضیح داده شد، دولت مرکزی نقشی در این مساله ندارد و نمایندگان مردم در قوه مقننه یا مجالس ایالتی قوانین را تصویب می کنند و فرمانداری انتخابات را برگزار می کند.

حال اگر کسی به روند انتخابات معترض و مدعی مخدوش بودن انتخابات باشد، چگونه می تواند این اعتراض خود را پیگیری کند؟ آیا نهادی برای رسیدگی به شکایات مردمی وجود دارد؟

اگر دقت کرده باشید نتایج انتخابات به صورت لحظه به لحظه توسط مقر انتخاباتی که معمولا در دادگاه ایالتی است، اعلام می شود. مردم این امکان را دارند که با حضور در مقر انتخابات، ضمن مشاهده نتیجه لحظه به لحظه انتخابات، اگر تخلفی مشاهده کردند، همان موقع اعلام کنند و مجریان و ناظران مکلف هستند همان موقع مورد اعتراضی را بررسی کنند و تصمیم گیری کنند. تمام این پروسه در حضور خبرنگاران و نمایندگان جامعه مدنی برگزار می شود. روز بعد هر کاندیدا یا هر شهروند یا روزنامه نگاران می توانند به نتایج اعلام شده اعتراض کنند. شکایت قابل ثبت در قوه مجریه و قوه قضاییه، وجود دارد و رسیدگی می شود. حتی در قانون آمده که دادگاه مکلف به رسیدگی آنی است. این دادگاه است که مستقل از دولت به شکایت رسیدگی و اعلام نظر می کند.

شما در پاسخ به پرسش اول بر این نکته تاکید کردید که هر ایالت قانون خود را دارد. چه نهادی قانون انتخابات را درون ایالت های پنجاه گانه امریکا تدوین و تصویب می کند؟

مجلس هر ایالت وظیفه تصویب قانون انتخابات را دارد. ما یک قانون یکپارچه برای سراسر امریکا نداریم. برخی مواد این قانون در ایالت های مختلف می تواند متفاوت باشد ولی نکته این است که تمام ایالت های امریکا در تدوین و تصویب قانون انتخابات، مکلف اند اصول و قواعد انتخابات آزاد و رقابتی را رعایت کنند. در واقع ایالت ها خودشان تصمیم می گیرند که انتخابات الکترونیکی باشد یا کاغذی، اسامی نامزدها چگونه منتشر شود و از این دست جزییات.

در این بین نقش احزاب سیاسی عمده امریکا بسیار پررنگ است یعنی این مسایل اول در احزاب مورد بررسی و چون احزاب کرسی های متعددی در پارلمان دارند، از طریق آنها، پیشنهادشان را به پارلمان ایالتی پیشنهاد می کنند. نکته دیگر اینکه خود کاندیداها هم می توانند نسبت به برگه رای اعتراض کنند و خواستار تغییر شکل و فرم برگه رای شوند.

  • نقش مردم در پروسه نظارت چگونه تعریف و تبیین شده؟ آیا یک نظارت واقعی از سوی شهروندان امکانپذیر است؟
  • ببینید تعداد انتخاباتی که در امریکا برگزار می شود به نظرم از همه کشورهای دنیا بیشتر است. اینجا از انتخاب رئیس جمهور و سناتورها و نمایندگان مجلس که در سطح ملی انتخاباتی برای انتخاب شان برگزار می شود گرفته تا انتخاب مسول آموزش و پرورش منطقه و قاضی و شهردار. حتی قاضی عالی ایالتی در برخی ایالت های امریکا انتخابی است. در امریکا انتخاباتی که بصورت سراسری برگزار می شود دوسال یکبار است ولی هر سال در تمام ایالت ها انتخابات هایی وجود دارد. از این رو میزان مشارکت مردم در انتخابات در پروسه اجرا و نظارت بسیار زیاد است. قانون حضور مردم را پیش بینی کرده و این حق را برای شهروندان به رسمیت شناخته که بصورت داوطلبانه در ستادهای انتخاباتی حاضر شوند و فعالیت کنند. آنها علاوه بر فعالیت بعنوان نیروی داوطلب، اگر تخلفی مشاهده کنند، می توانند به دادگاه شکایت و دادگاه مکلف به رسیدگی است.
  • چه کسی به شکایات رسیدگی می کند؟ چقدر مرجع رسیدگی کننده تحت نفوذ دولت است؟
  • چون یکی از اصول دموکراسی مدرن، تفکیک قوا و خصوصا مستقل بودن قوه قضاییه است این نقش در انتخابات بسیار کلیدی است. چون انتخابات، انتخاب نمایندگان قوه مقننه و مسولان قوه مجریه است، بنابراین همانطور که گفته شد دادگاهها بعنوان نهاد مستقل از دولت مسول رسیدگی هستند. به شکایات انتخاباتی هم در سطح ایالتی و هم در سطح فدرال و نهایتا در دیوان عالی کشور رسیدگی می شود. یعنی ابتدا در دادگاههای بدوی و در صورت اعتراض مجدد به دیوانعالی کشور ارجاع می شود، مثل اتفاقی که چند سال پیش در فلوریدا افتاد و دیوانعالی کشور ورود کرد.
  • مساله دیگری که در امر نظارت مطرح است مساله تعیین صلاحیت کاندیداهاست. همانطور که در قانون امریکا آمده تمام شهروندان حق انتخاب شدن را دارا هستند مگر کسانیکه در امریکا متولد نشده اند که نمی توانند برای ریاست جمهوری نامزد شوند یا کمتر از مدت مشخصی در امریکا اقامت داشته اند که نمی توانند سناتور شوند و از این دست قواعد شکلی. در اینجا چه نهادی تعیین می کند نامزدی، حق نامزدی دارد یا خیر؟
  • رد صلاحیت به این معنا که در کشوری مثل ایران رایج است در امریکا اساسا وجود ندارد. اینجا هر کسی می تواند برای انتخابات نامزد شود. تنها قید قانون این است که فردی که سوء پیشینه دارد نمی تواند کاندیدا شود. البته همین هم بستگی به ایالت دارد، یعنی در برخی ایالت ها همین قید را هم قرار نداده اند. یا قانون مشخص کرده کسی که در زندان هست حق رای دادن ندارد. که این هم الان محل بحث است، چون عده ای معتقدند حق رای دادن را از مجرمان نیز نمی توان گرفت. در مورد کاندیداها اما محدودیتی وجود ندارد. حتی مساله فراتر از این است، در امریکا مردم می توانند به هرکسی دوست داشتند رای دهند، حتی اگر آن فرد کاندیدا نشده باشد.نکته مهم این است که در این کشور دو حزب عمده وجود دارد که اصولا کاندیداها از دل این دو حزب بیرون می ایند ولی این بدین معنا نیست که احزاب دیگری در امریکا وجود ندارد. چراکه نه تنها ما در مجلس نمایندگان، نمایندگانی داریم که عضو این دو حزب نیستند، بلکه برخی بصورت مستقل وارد عرصه انتخابات شده و انتخابات را برده اند. در ابتدا روسای احزاب تصمیم می گرفتند که چه کسی از اعضای حزب شایستگی کاندیداتوری دارند، این قاعده نیز بعدها به مجمع عمومی حزب واگذار شد. اما الان دیگر بدنه حزب تعیین می کند که چه کسانی می تواند نامزد شود. بطوریکه تعدادی از اعضای حزب اعلام نامزدی می کنند، هرکس رای بیشتری از بدنه حزب، دریافت کرد وارد رقابت انتخاباتی با نامزدان حزب رقیب یا کاندیداهای دیگر احزاب و نامزان مستقل می شود. بنابراین اینجا کسی حق حذف کردن کاندیدایی را ندارد. نظارت استصوابی در امریکا مطلقا وجود ندارد. اینکه می بینید در کشورهای توسعه نیافته مثل ایران یا چین، نظارت استصوابی اعمال می شود به این دلیل است که انتخابات در این کشورها «مدار بسته» است. یعنی هر کسی حق کاندیداتوری ندارد. نهادی وجود دارد که کاندیداها را پاکسازی می کند و مردم فقط می توانند به کسی رای دهند که صلاحیت اش به تایید حکومت رسیده باشد. این ویژگی حکومت های ایدئولوژیک است که می خواهند همگنی را حفظ کنند. در چین باید کاندیدا حتما وفادار به حزب کمونیست باشد در ایران باید التزام عملی به ولی فقیه داشته باشد. این تفاوت عمده انتخابات در نظام های غیر دموکراتیک با نهادهای دموکراتیک است. در نهادهای دموکراتیک مثل امریکا مسایل اعتقادی به هیچ عنوان نقشی در حق انتخاب شدن ندارد.نکته دیگر اینکه در قوانین ایالات حتی مشخص شده که چه نهادی وظیفه دارد که سوء پیشینه را بررسی کند این مساله هم در سوابق افراد ثبت شده و مسولان ایالتی این وظیفه را دارند که از سلامت سوابق افراد محافظت کنند تا حقی از کسی تضییع نشود. یعنی یک دیتابیسی وجود دارد از سوابق همه شهروندان، که از سلامت برخوردار است اداره انتخابات با مراجعه به این دیتاها، بررسی می کند که کاندیداها سوء پیشینه دارند یا خیر.
  • درست است که اینجا، سیستم کسی را رد صلاحیت نمی کند ولی این سیستم به گونه ای تنظیم شده که کسی که عضو دو حزب عمده امریکا نباشد از شانس بسیار پایینی برای انتخاب شدن برخوردار است و چون تعداد کمی این شانس را پیدا می کنند که بدون وابستگی حزبی به سنا یا کنگره راه پیدا کنند، بنابراین در پارلمان هم در اقلیت بسیار محدود هستند از این رو امکان تاثیر گذاری را از دست می دهند. از این حیث آیا نمی شود این خرده را به طراحان نظام سیاسی امریکا وارد کرد که انباشت قدرت و ثروت در دست دو حزب عمده شانس رقابت برای نامزدان دگراندیش را مسدود کرده است؟
  • یک وقت هست شما به لحاظ حقوقی و قانونی بحث می کنید یک زمان بحث می کنید که در عمل چه اتفاقی رخ می دهد. درست است که امریکا و انگلیس دو کشور دو حزبی هستند ولی این بدین معنا نیست که احزاب دیگری وجود ندارد. حتی در امریکای کاپیتالیست احزاب سوسیالیستی وجود دارد و فعالیت می کنند. یعنی قانون جلوی فعالیت شان را نمی گیرد، بلکه میان مردم نفوذ ندارند و نتوانسته اند توجه مردم را جلب کنند. نکته دیگر اینکه، آیا تبعیضی وجود دارد یا خیر؟ در امریکا درست است که دو حزب قدرت مالی، تبلیغی و سیاسی بیشتری دارند ولی سیستم، راه را برای قدرتمند شدن دیگر احزاب نبسته است. شما اگر سوال کنید که آیا در امریکا زنان می توانند رئیس جمهور شوند پاسخ مثبت است. اما اگر بپرسید آیا تاکنون زنی رئیس جمهور شده؟ جوابم منفی است. یا تا قبل از اوباما اگر سوال میشد آیا سیاه پوستان می توانند رئیس جمهور شوند. پاسخ مثبت بود. ولی اگر می پرسیدند آیا تاکنون غیر سفید پوست رئیس جمهور شده؟ باید می گفتیم نه ولی این اتفاق در دوره بعد افتاد. از این رو باید گفت مهم این است که سیستم براساس تبعیض بنا نشده و از این مهمتر اینکه امکان رقابت و امکان قدرتمند شدن از دیگر احزاب و گروههای سیاسی سلب نشده است. توجه داشته باشید تا سالیان پیش همین حزب جمهوری خواه حزب سوم امریکا بود، بعدها به حزب اول تبدیل شد. بنابراین اقلیت های سیاسی در این کشور و به قول شما دگراندیشان امکان کسب قدرت و تبدیل شدن به اکثریت را دارند، فقط باید بیشتر تلاش کنند. این رویه خیلی متفاوت است با آنچه در نظام های انتخاباتی مداربسته روی می دهد. در ایران هم جمعی از اصلاح طلبان و هم اصولگرایان ادعا می کنند انتخابات آزاد است چون خودشان حق مشارکت دارند. ولی آیا یک بهایی می تواند کاندیدا شود؟ آیا یک کلیمی، یک زن، یک زرتشتی یا حتی یک سنی می تواند رئیس جمهور شود؟ امریکا تاکنون یک رئیس جمهور زن، یک رئیس جمهور دگرباش جنسیتی نداشته ولی امکان اینکه در ادوار بعد داشته باشد زیاد است.نکته مهم اینجا این است که شما در کشوری که جامعه مدنی پویا ندارید، نمی توانید انتخابات آزاد، عادلانه و سالم هم داشته باشید، چراکه جامعه سیاسی مدرن محصول جامعه مدنی پویاست. در واقع جامعه مدنی زایشگر یک جامعه سیاسی دموکراتیک است. در ایران وقتی امکان داشتن فعالیت حزبی آزاد وجود ندارد، وقتی آزادی بیان نیست، وقتی مطبوعات آزاد وجود ندارد، به تبع انتخابات آزاد هم ندارد. کشوری که به زنان اجازه ورود به استادیوم برای تماشای مسابقات والیبال را نمی دهد، چگونه می تواند انتخابات آزاد و عادلانه داشته باشد؟ اگر می خواهیم انتخابات آزاد داشته باشیم باید اجازه دهیم جامعه مدنی رشد کند، باید اجازه دهیم مطبوعات صدای مخالفان را نیز منتشر کنند. در چنین شرایطی می توان امید به انتخاباتی آزاد داشت.
  • با این توضیحات حال این سوال پیش می اید که چه نهادی وظیفه تایید یا رد انتخابات را برعهده دارد؟
  • جامعه مدنی و نهادهای مردمی می توانند نظارت کنند ولی به نظر به یک مرجع رسمی برای رد و تایید انتخابات نیاز است.امضای صورت جلسه انتخابات توسط نماینده فرماندار به منزله رد یا تایید انتخابات است. در واقع صورت جلسه انتخابات با حضور نمایندگان احزاب، نمایندگان کاندیداها، و نمایندگان جامعه مدنی تهیه و نماینده فرماندار که مسول برگزاری انتخابات است آن را امضا می کند و نتیجه توسط فرماندار هر ایالت به کنگره ارسال می شود و آنجا نتیجه اعلام می شود.
    • یکی از بحث های مطرح، مساله نفوذ پول و تاثیرگذاری محافل قدرتمند اقتصادی بر انتخابات و راههای مقابله با آن است. در امریکا چگونه با این مساله برخورد می کنند؟
    • یک پرسش در امریکا وجود دارد و آن اینکه چرا به نامزدها پول می دهیم؟ بسیاری سعی کرده اند که این موضوع را کنترل کنند. ولی نگاه کنید به قانون امریکا، در این کشور دیوان عالی کشور تایید کرد که حتی دولت های خارجی می توانند به کاندیداها پول بدهند. یعنی دیوان عالی کشور قایل به آزادی حداکثری در انتخابات است. ولی منتقدان می گویند انتخابات علاوه بر اینکه باید آزاد و عادلانه باشد، باید سالم هم برگزار شود، ولی این پولی که در انتخابات هزینه می شود سلامت انتخابات را مخدوش می کند.
    • متاسفانه در امریکا نیز هنوز موفق به کاهش میزان تاثیرگذاری پول در انتخابات نشده اند. یکی از بحث های بسیار جدی در فضای سیاسی امریکا الان همین موضوع است. منتهی شکل تاثیرگذاری پول در اینجا با کشورهای توسعه نیافته متفاوت است. در ایران نهادهای حکومتی مثل سپاه در این کار دخالت دارند ولی در امریکا سرمایه داران و بنگاههای اقتصادی هستند که با هزینه کردن، پول های هنگفت در انتخابات، در نتیجه تاثیر می گذارند، آنهم به خاطر وجود اصل آزادی. در امریکا فرض بر این است که انسان آزادی دست، زبان، عمل، نوشتار و گفتار را دارد و کسی نمی تواند این آزادی ها را سلب کند. عده ای بر این باورند که انسان آزاد است پول اش را نیز همچون زبان اش آنگونه که دوست داشت خرج کند. یعنی می تواند در راستای تحقق تمایلات سیاسی اش پول اش را خرج کند و انتخابات یکی از این راههاست. این بعد فلسفی آن است.
  • یکی از بحث هایی که اخیرا در ایران جدی شده، مساله ورود پول های کثیف به انتخابات است. آیا در امریکا هم با این معضل روبرو هستیم؟
  • ورود هر گونه پول کثیف چه در انتخابات چه در قمارخانه، فرقی نمی کند غیرقانونی و مجازات سنگین دارد. بنابراین پول کثیف در انتخابات امریکا وجود ندارد و مطرح نیست. الان بحث درخصوص ورود پول دولت های خارجی است که مساله درست کرده.باید توجه داشت که در امریکا به هیچ عنوان نهادهای دولتی در این مساله دخالت ندارند. به هیچ عنوان از امکانات دولتی برای نامزدها استفاده نمی شود. البته طبیعی است که دولتمردان تمایلات سیاسی و وابستگی حزبی داشته باشند ولی از امکانات دولتی مطلقا برای کاندیداها نمی توانند استفاده کرد. حتی رئیس جمهور یا سناتور سر کار قانونا نمی تواند حتی از هواپیمای در اختیارش در انتخابات استفاده کند.
  • خوب اینجا این سوال پیش می آید که در نظام سیاسی امریکا چگونه توانسته اند مانع دولت در ورود به نفع یا علیه یک کاندیدا در انتخابات شوند؟ چه مکانیزم هایی تابیه شده است؟ برای مثال در حال حاضر دولت اوباما بعنوان دولتی از حزب دموکرات قدرت اجرایی کشور را در دست دارد و دوسال دیگر مجدد باید انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود چه تضمینی هست که ثروت و قدرت دولت به نفع نامزد دموکرات ها مورد استفاده قرار نگیرد؟
  • اول اینکه در دولت ها و حکومت هایی که فساد اقتصادی جاری است، این فساد به حوزه سیاسی هم کشیده می شود. ولی در نظام های سیاسی توسعه یافته مثل نظام سیاسی امریکا که رتبه شفافیت بسیار بالاست و شانس وجود فساد اقتصادی ناچیز است، احتمال ورود پول های دولتی به انتخابات بسیار پایین است. دوم اینکه در نظام سیاسی امریکا دولت، درست است که تمایلات حزبی دارد ولی دولت امریکاست و باید به همه مردم خدمات ارائه کند. دولت مسول برگزاری انتخابات است ولی به این معنا نیست که بتواند در روند انتخابات مداخله کند. سیستم نظارتی بسیار قوی است و کوچکترین خطایی به برکناری مقام دولتی منجر می شود. سوم اینکه اصل پاسخگویی در امریکا به رسمیت شناخته شده و مسولان باید در برابر مردم و نمایندگان جامعه مدنی پاسخگو باشند. این اصل آنها را از ورود به چنین مسایلی برحذر می دارد. رسانه ها بعنوان بازوی نظارتی قوی این شانس را به دولت نمی دهند که بخواهند یا بتوانند از مقام سواستفاده کنند. چهارم اینکه حاکمیت قانون مهمترین مکانیزم اجرایی سلامت انتخابات در این کشور است. هم مردم وهم حکومت حاکمیت قانون را به رسمیت شناخته اند و هرگونه تخطی از قانون به منزله بی اعتباری در جامعه و محاکمه در دستگاه قضایی را به همراه دارد. سخن اخر اینکه در نظام های سیاسی مثل ایران، انتخابات مثل شبه پرتقالی است که رنگ و بو و شکل پرتقال دارد ولی پرتقال نیست. انتخاباتی که آزادی بیان و آزادی فعالیت سیاسی و حزبی در آن به رسمیت شناخته نشده، انتخابات اش نیز انتخابات نیست بلکه تظاهر به انتخابات است. علاوه بر روند غیردموکراتیک کاندید شدن و انتخابات، مساله فساد در جوامع توسعه نیافته، بزرگترین عاملی است که از توسعه این کشورها جلوگیری می کند. در افریقا در اسیا و همینطور کشور خودمان، این مساله فساد مالی راه خود را در تمام سطوح جامعه باز کرده منجمله در انتخابات. استفاده ابزاری از قدرت، نفوذ، پول و رفاقت مساله ای فرهنگی است و صدرصد روند سیاسی و انتخاباتی را در واقع به این سو می برد. بنابراین در کشوری که فساد وجود داشته باشد و پاسخگویی و شفافیت وجود نداشته باشد انتخابات آزاد نمی تواند وجود داشته باشد این بزرگترین تفاوت انتخابات ایران و امریکاست.